پیشنهادهای سیدعطاءالله سینائی (٢٨)
سیدعطاءالله سینائی مر نهادن Merr nahadan در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای مکیدن است. که مر ناده مین خین پازن پلنگ که پلنگ دارد خون پازن ر ...
مُتو Motoo در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای کسی دنبال سیر کردن شکمش است. می تواند به معنای شکمو هم باشد
تَعمِرِهTamereh تعمره در گویش بختیاری در دهستان مشایخ به معنای تمسخر، استهزا، دست انداختن، بکار می رود
وارت Vaart در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای چپ شدگی، معوج شدگی وارونه شدگی، نامیزون بکار می رود
بارت Baart در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای عادت، شکل، راست کار، هماهنگ بکار می رود
فنگ فول Fengheh foul در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای فن و فوت، راه و رسم بکار می رود
چه بلایی Cheh belasi در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای نامعلوم، ناشناخته، نمی دونم چه جوری، با ویژگی هایی که من نمی دانم بکار می رود
سُویله sovileh در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای ساده لوح و ابله است
لم لواسه Lame Loovaceh لم لوسه Lame Looceh در گویش بختیاری دهستان مشایخ، به معنای چاپلوسی، تملق گویی حقیرانه، با ادا اطفار و لوس کردن خود ( کاری ...
لم لواسه Lam Loovaseh
دِراسون Derasoon در گویش بختیاری دهستان مشایخ، به معنای آستانه ی در، آستانه ی ورودی خانه، جایی بیرون از ورودی منزل، محوطه ی نزدیک به ورودی خانه، در ...
بریزگه Berizgheh در گویش بختیاری دهستان مشایخ، بریزگه، بریزه، صمغ، سقز، شیره غلیظ درختی به نام “بنه” ( درخت پسته وحشی ) است که معمولا از تنه این در ...
نوو واری کُن Nou vari kon اصلاحیه نوو واری کُن در گویش بختیاری دهستان مشایخ و نیز روستای گورابی در نورآباد فارس و بخش رستم، به معنای نان وارو کُن، ...
نوو وار کُن Nou var kon نوو وار کن یا نون وارو کن، در گویش بختیاری در دهستان مشایخ، نوعی وردنه نان پزی، تیر نان پزی، تیر چوبی پخت نان تیری، با قابلی ...
طرنه، ترانه Torrneh در گویش بختیاری، دهستان مشایخ به معنای گیسو، گیس، زلف است.
فنگ Fengh یا فنگه Fenghe در گویش باشتی در کهگیلویه و وبویراحمد، به معنای اختلاف افکنیست
سیدعطاءالله سینائی سرو Soro در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای شاخ حیوانات است. این کلمه کاملا باستانی است. چنانکه در تاریخ سیستان، از آثار قرو ...
سیدعطاءالله سینائی انگِشت Angesht در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای زغال گداخته و آتشین است. انگِشتیAngeshti پیش از اختراع کبریت شغلی بوده
سیدعطاءالله سینائی فنگ Fengh یا فنگه Fenghe در گویش بختیاری دهستان مشایخ، به معنای جرقه است. فنگ انداختن کنایه از نیش و کنایه و نیز شر افنکنیست. ...
سیدعطاءالله سینائی چیل واز یا نیش باز در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای خندان روی، متبسم، نیش باز، دهن گشاد است
سیدعطاءالله سینائی تنگس Tenged تگ Teg تنگس، یا در گویش بختیاری دهستان مشایخ، گیاهی کوهستانی منطقه زاگرس است. این درختچه که تنگرس هم نامیده می شود، ...
سیدعطاءالله سینائی تریده Terideh در گویش بختیاری دهستان مشایخ به معنای گروه دزدان، گروه مهاجمان غارتگر است
سیدعطاءالله سینائی در گویش بختیاری دهستان مشایخ، بلازه به معنای شعله و شراره ی بالا رونده ی آتش است
سیدعطاءالله سینائی لاییز در گویش بختیاری دهستان مشایخ، لاییز، یا بهمن برف انبوه و لختهای برف که از کوه بتابش آفتاب وزش باد یا انعکاس صوت جدا شود و ...
در گویش بختیاری دهستان مشایخ، لاییز، یا بهمن برف انبوه و لختهای برف که از کوه بتابش آفتاب وزش باد یا انعکاس صوت جدا شود و سرازیر گردد . یا بهمن گردی ...
سیدعطاءالله سینائی در گویش بختیاری دهستان مشایخ، لاییز، یا بهمن برف انبوه و لختهای برف که از کوه بتابش آفتاب وزش باد یا انعکاس صوت جدا شود و سرازی ...
فنسه یا فنگ سه در گویش بختیاری به معنای اسپند، اسفند یا دینشت است. گیاهی مقدس که برای دفع بلا و امراض و آفات دود می کنند. دانه این گیاه در خانه سوز ...
فنگ سه یا فنسه در گویش بختیاری به معنای اسپند، اسفند یا دینشت است. گیاهی مقدس که برای دفع بلا و امراض و آفات دود می کنند. دانه این گیاه در خانه سوز ...