پیشنهادهای سید نورالدین رفیعی (٦)
٥
١ سال پیش
٢
• لازم ( فعل لازم ) ؛ غیر متعدی؛ نا متعدی • ناگذر؛ ناگذرا؛ غیر انتقالی؛ غیر متغیر؛ نا تراگذر؛ انتقال ناپذیر [حقوق] غیر قابل انتقال [دستور زبان] لازم ...
١ سال پیش
٠
[ریاضیات]�� مشخصۀ اویلر - پوانکاره
١ سال پیش
٠
غیر باربر؛ غیر حامل؛ مثلاً تیر یا تیغه یا دیواره ای که بار سقف را حمل نمی کند.
١ سال پیش
٠
بصورت خود محورانه؛ بطور خود مدارانه؛ بشکل خودکامه
١ سال پیش
٠
[رایانه] خطای جزئی؛ یک خرابی در عملیات برنامه که ثبت می شود و عملیات ادامه می یابد.
١ سال پیش
٠
پلاک وسیلۀ نقلیه؛ پلاک ثبتی