دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٧٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٤,٠٣٢
لایک
لایک
٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

پَروَستَن= محاصره کردن می پَروَستَند= محاصره می کردند. دژبندان= محاصره دورگیری= محاصره در بر گرفتن= محاصره کردن در برگیری= محاصره

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه

در لغت عرب قارِن به چَم های گوناگون مانند: هماورد، دلیر و پیوسته ابرو به کار رفته است. منبع: دینوری، اخبارالطوال، 1394: 88 در پاورقی افزودۀ مترجم محم ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٢

کارِن/کارین/قارِن سَر خاندانِ کارِن/قارِن : نخستین دودمان از هفت خاندان نژاده و نجیب آریایی که تبارشان را به کارِن پسر کاوگ/کاوی/کَوی/کاوه آهنگر می ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

ویسپوهَران= خاندان های نجیب و نژاده و بزرگ در دوره های اشکانی و ساسانی

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه

با درود جایگزین برای واژۀ قطار/ترن پیشنهادم واژۀ ترابرِ آهنی است.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.