تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطف ، خوش قلبی ، مهربانی مثال it was sweet of him to invite me لطف اون بود که دعوتم کرد . یک جورایی مترادف kind of , nice of

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک عبارت عامیانه است که برای بیان کردن شدت ناراحتی استفاده میشه. از کوره در رفتن اعصاب ت. . می شدن برای مثال I was pissed off کلم . . . ری شد ( ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Include

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قسمتی که تیر از آن رها میشود ، لوله تفنگ