تاریخ
٣ روز پیش
متن
I took the liberty of cancelling your reservation.
دیدگاه
٠

من خودم ترتیبِ کنسل کردن رزرو شما رو دادم .

تاریخ
٣ روز پیش
متن
He told us only the bare bones of the story.
دیدگاه
٠

او فقط قسمت های اصلی و ضروری داستان رو بهمون گفت .

تاریخ
٣ روز پیش
متن
I can't tell you more than the bare bones of what happened.
دیدگاه
٠

من چیزی بیشتر از قسمت های اصلیِ اتفاقی که افتاده نمیتونم چیزی بهت بگم .

تاریخ
٣ روز پیش
متن
The supermarket's owner planned to postpone the grand opening until Saturday.
دیدگاه
٠

مالکِ سوپرمارکت برنامه ریزی کرده بود تا افتتاحیه بزرگ را تا روز شنبه به تعویق بیندازد.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Right now, the number 1 task is to work against the clock to save lives. Every single minute and every single second counts.
دیدگاه
٠

در حال حاضر ، مهم ترین وظیفه اینه که بکوب و سریع کار کنیم تا جان آدم ها رو نجات بدیم. هر دقیقه و هر ثانیه اهمیت داره .