پیشنهادهای پارسی، زبان ماندگار (٢٢)
زِنهاره
زِنهاره
زِنهاره
واژه برابرِ درستش که اگه قبل تر جا میوفتاد "خُنک کُن" هست. چون زمان اومدنش برابرسازی براش نکردند، دیگه جا افتادن برابر پارسیش به ویژه میان مردم فرهن ...
خنک کُن ما ایرانیا چون فرهنگستان اون زبان برابری برای واژه cooler یا کولر نیاورده بود دیگه چند ساله به این واژه عادت کردیم. با این زبان پرستی!که مرد ...
بِرِنگ یا ریخت کهن تر پِرِنگ
فرا سِرِشتی ( فلسفه ) فرا گیتایی، فراگیتیک ( علمی )
فرا زاستاری، فرا گیتایی، فراگیتیک
فروغ آمایی
پهنه انگاری
آبگونه ها
آبگونه
افسرده، گرفته
مسابقه : ناورد مسابقات: ناوردگان ناورد ریخت کهن نبرد که رفته رفته از ناورد به نَوَرد و به نَبَرد واگشته است. ریخت دیگری از آن هم آورد هست که کوتاه شد ...
نشانمان: از ترکیب واژه نشاندن مترادف setting انگلیسی و پسوند مان که معنی جای و مکان میده، جای نشاندن یا جای تنظیم کردن و کار گذاشتن
ما تو پارسی واژه چیز و پَرموته یا پَرموده رو داریم بع معنی thing یا شی. از اونجا که از چیز بهره وری فراوان میشه میتونیم از واژه پرموده یا پرموته استف ...
تاوَن: تاب یا تاو از تابیدن که معنی گرم کردن میدهد با پسوند ابزارساز اَن
پوشنَ: واژه پوش از پوشیدن و پسوند اَن که پسوند ابزارساز است
کَنال یا کَندال: از ستاک کندن با پسوند نسبت ال
تُنُکه: تُنُک به معنی نازک و لطیف با پسوند اضافی ه
بَرنِگَر