پیشنهادهای امید محمودی (١)
١٤
٤ سال پیش
١
سلاتون . ( اِ ) ( گویش اصفهانی ) سرطان. سلاتونی که مرا شکنجه می کرد و کابوسی که با چنگال آهنینش درون مرا می فشرد، کمی آرام گرفت. ( بوف کور از صادق ه ...