ترجمههای محسن احمدآبادی (٤)
١٩٦
٦ سال پیش
The red flags were riffled by the breeze.
٠
پرچم های قرمز با ورزش باد تکان می خوردند
٦ سال پیش
He riffled through all the old letters but could not find the one which his girl-friend sent to him last year.
١
او تمام نامه های قدیمی را ورق زد اما نتوانست نامه ای را که دوست دخترش سال پیش برای او فرستاده بود را پیدا کنند
٦ سال پیش
He riffled through the stack of papers on his desk.
١
او دسته کاغذهای روی میزش را ورق زد