ترجمههای محی (٨)
٨٣
٢ سال پیش
We have to face the music; your father is a nutcase.
٠
ما باید با نتیجه کاری که کردیم مواجه بشیم ( اشتباهمونو بپذیریم ) . پدرت یه ادم خل و چله
٢ سال پیش
Every time he comes to New York. he wants to paint the town red.
٠
هر وقت به نیویورک میاد میخواد خوشگذرونی کنه.
٢ سال پیش
Brad: What do you think? I'm going to paint the town red. Care to join me?
٠
تو چی فکر میکنی؟من قصد دارم خوشبگذرونم. میخوای به من ملحق شی؟
٢ سال پیش
With so much money, we can really paint the town red.
٠
با کلی پول، ما میتونیم واقعا خوش بگذرونیم
٢ سال پیش
Today is Friday! Let's paint the town red tonight.
٣
امروز جمعست!بیاید امشب خوش بگذرونیم
٢ سال پیش
Mike has to eat humble pie again.
١
مایک باید دوباره غذرخواهی کند ) به غذر خواهی کردن بیوفتد )
٢ سال پیش
Anson was forced to eat humble pie and publicly apologise to her.
٣
انسون مجبور شدکه به عذرخواهی کردن بیوفته و در عموم از او عذربخواهد