پیشنهادهای مهدی پرکاس (٦٥)
ماناندن ، محافظت کردن ماندن، محافظت شدن ماناننده ، حافظه
پی ورزی
ایمان: دلباوری مومن:دلباور
زمان نگار، زمان نما
کیبود
میتوان واژه درودی و درودگی را به جای سلامت به کار برد چون درود به معنای سالم بودن است و واژه سلامت هم همریشه واژه سلام است
باد ساز ، باد آفرین
خنکگر
کیهان نما
پوشاکگر
میتوان بجای واژه تازی احترام آزرم را بکار برد احترام، آزرم، آزرمش محترم، با آزرم، آزرمنده احترام گذاشت، آزرمید محترمانه، آزرمانه
فرافریننده:خلاق تشکیل شده از پیشوند "فَر"به معنای بسیار و بالا آفرین پسوند فاعلی "اَنده" فرافرینی:خلاقیت فرافریدن:خلاقیت به خرج دادن می فرافریند:خلاق ...
بندگیگاه
رَهبند، راهبست، رَهبست
بنداب
فرانمایی، بیشنمایی
گول زدن
بخش
اَخته
چون نی وسیله ای است که با آن نوشیدنی ها را می مَکند می توان به جای نی از واژه مَکاک استفاده کرد ( مَک آک=مکاک )
زدودن، زدایش، زداییدن
جاده پیما
جاده پیما
گدازگی
ناروا
برشمردن
نقشه
یوریدن
آبرونده
سبد اندازی
قهوه نوشی، قهوه آشامی، قهوه خوری، قهوه سرا، قهوه خانه
آمیزنده
می توان به صورت مخفف پنوش گفت
چهار گوش یا می توان به صورت مخفف چروش گفت
سه گوش یا می توان به صورت مخفف سوش گفت
خمدم، چمدم
نزدیک کنی
تارباف، تارساز، تارگر، تارچی، تاربافت، تارساخت
زیست نگاری
گیتانگاری
گوی رزم
بال چرخ ، بال پیچ، پیچ بال
جنبیدار، جنبمان، جنبیدمان،
کلم سبز
پویایی، پویندگی، پویشوری
پوینده، پویان، پویور، پویگر،
آموزیدن
ارجیدن
آمیختن، آمیزیدن، آمیزیدگی، آمیختار، آمیزمان، آمیختمان، آمیزیدمان، آمیزاندن، آمیزانیدن، آمیزندگی، آمیزاندگی، آمیزانیدگی، آمیزندگی، آمیزانندگی