تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برتری داشتن، جلو بودن

پیشنهاد
٠

آروم باش، عصبی نشو، سخت نگیر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بالا آوردن، استفراغ کردن

پیشنهاد
٠

به دست آوردن تجربه اولیه، برای اولین بار امتحان کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفوس بد نزن

پیشنهاد
٠

a bell you can't unring

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رها کردن کار، دست برداشتن یا کنار گذاشتن یه کار یا موقعیت، بیخیال شدن

پیشنهاد
٠

�از شر یه مشکل یا بار سنگین خلاص شدن� یا �رهایی از یه عادت یا مسئله ای که اذیتت می کنه�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در رابطه با حالت افراد به معنی�عصبانی بودن� یا �هیجان زده بودن� است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوشگذرونی کردن، شاد بودن، بلند خندیدن You were yucking it up with your friends. داشتی با دوست هات خوش می گذروندی.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاقه داشتن I don't really cotton to those people. من خیلی به اون آدم ها علاقه ندارم.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تمرکز کردن