جدیدترین پیشنهادها
٤ سال پیش
٢
معنی:the ability to wait for something to happen
٤ سال پیش
٣
معنی:Natural ability you are borned with
٤ سال پیش
٠
قسمتی که مردان ( آلت تناسلی ) با آن زنان را بار دار می کنند
٤ سال پیش
٢
معنی:غیر قابل تحمل بودن ( تحمل نکردنی ) متضاد:can't sit مثال: I can't stand stomachache
٤ سال پیش
٠
معنی :غیر قابل تحمل بودن ( تحمل نکردنی ) متضاد:can't sit
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.