پیشنهادهای عرفان نیکومنش (١٥٠)
واخواه گرا
واخواه گرایی
هوش واره
برنهادهٔ فرهنگستان: هشتَک
برابر پارسی تیک ( برنهادهٔ فرهنگستان )
پیکرال
رایانه سپهر نادرست است. باید گفت رایان سپهر
برابر پارسی فضای مجازی
استاد ابوالقاسم پرتو در نبیگ واژه یاب از پیکر به چم رقم یاد کرده است. پیکرال برابر واژه به واژهٔ دیجیتال است. دیجیت = رقم / آل پسوندی همسان و همریشه ...
برابر واژه به واژهٔ آنالوگ ( قابل قیاس ) و به پارسی ( سنجش پذیر ) است.
ابر، شوی اَبر
اَبرک
در گویش گیلکلی به آن دروج می گویند.
نگاریاخته
هروینش ( پارسی انجمن )
خویش ارجی
کُمکُلَن پیشنهاد ابوالقاسم پرتو
همتا به همتا ، مانند به مانند
دکمه ی لباس 👈 بندینه ی رخت دکمه ی کیبورد 👈 کلیدِ تخته کلید
گرم سپهر
آسان نوازی ، آسانوازی
ساگ ، لنگ
واگیر
تاج ویش ( پارسی انجمن )
پرداختنی ، بمزدی ، گاهبهایی
میان یاخته
ترازیدن
برابر پارسی = زیناوند
سیاهه ، پهرست ، کالابود ، انبارک
آرکید= ( بازی پرداز ) دستگاه بازی
چک پول
کار گروهی
هاگین
هاگین پیروز
زَدبهره
شبانه روز ، بیست و چهار تسوکه
واگسیل ، وافرست
دو ایستا
فروهازشی ، دست آوردنی
انگشت نگار
چای کیسه ای
میان آسایی
کهوه گر
نوشیار
برابر پارسی = گورواره
پرآغاز [پریدن آغازیدن]
دیساکش
تارمیغنده، دمنده ، تفیدننده، تفیدن گر ، دمه ساز ، تارمیغی گر ، نُژم گر ، نُژمنده
تارمیغنده، دمنده ، تفیدننده، تفیدن گر ، دمه ساز ، تارمیغی گر ، نُژم گر ، نُژمنده
پی نگار
برابر پیشنهادی : راه سیمک ، فَرُّخه ( فررُخه )
تاس ریز
چهره پردازی
تنش همگانی ، برانگیختن مردم ، برآشفتن همگانی
آواپیام، پیام آوایی
گریزش
نخشگری
درست این واژه ماهیتابه است
آبانمرغ
Playback: بازنواخت ، بازپخش
برابر پارسی : زهار ، نرینگی، مردانگی، کیر، شرمگاه
برابر پارسی شبح از زبان استاد میرجلال الدین کزازی "پَرهیب" می باشد
رامزی ، رام نواز ، جاندار خانگی
دیدار
دیدار ناشناس
سپیدبافت
سپیدبافت
سپیدبافت
سپیدبافت
پاد
پادربا
فرازمینی
کوته نگر، تنگ نگر، کوته بین، تنگ چشم، چشم تنگ
بازکارکرد ، باز بهره
تخم ، خایه
پناغ ، تخمیک
یخ بست
گرد رختشویی
اُپِن : سکوی ، سکو ، تخت گاهی
زودباز ، تندرو
تندروی ، تند انجامی
برگرفت
دهشت دالان ، بیمراهه
گلابی فرنگی
برابر پارسی : پایش ، هماورش
بدافزار کش
رخشارنما
خاگمایه
دستکشی ، ساماندهی
گشتانه
نرم روی
فرتورک
فروشگاه رایاتاری
مداد رسانیک ، مداد سهشی
تادیسی
بیننده ، نگرنده
خوش گام ، خوش شگون
نگهوارک
کودک گرا
آبزینه ، آبزیچه
پیکر سپاری
بارنان
بار نان
چرخ دوزندگی، چرخ بافندگی
فریب نگره، فریب بینی
شوسر ، شوس ، زامه
درمایش ، درماییدن
برابر پارسی : تخته دستی
تراز پله ، پله پویا
سوزن کردن ، پیوست کردن ، برآوردن
رختانه ، پوشش ، پوسته ، پوست
نفود آوا ، نفود آوایی
بستن ، مهروموم
سپاس نامه
انبر بست
بزرگی داده ها
زندان بی پایان
برچسب دار ، بدنام
زبر پوش ، پشمینه
نمایشگاه ، جشنواره
بوم سپهر
دوگانه
پی پراکنی
IMS : پیام چند رسانه ای
تپق واژه پارسی است و باید به شیوه درست خود همان تپغ نوشته شود . همچنین می توان برابر های گرفتگی زبان و زبان گرفتگی را نیز پیشنهاد داد.
رخداد نگاری
به روز آوری ، بروزگری
بهبود
بازگشایی ، بسته گشایی
نفتک گریز
کارگاه
نیرونمایی ، توانمند شدن
taxidermy / ˈt�ksɪdɜːrmi / / ˈt�ksɪdɜːmi / پوست ارایی مانی های دیگر: پوست پیرایی، پوست آرایی، آکنده سازی، پوست آکنی، پرکردن پوست جاندران
تار گپ ، ویژه
گستره ، پهن
فرا گستره
فرا ، ورا ، بالا
پاس راه
راهبان
نور واژه تازی است و باید بجای نور افکن بگوییم شید افکن ، شید انداز
آشنا داشتن
سوتی دادن
میان بستار ، میان بستاری ، میان فرویش
پرستگاه
تراز بندی ، پیشریزی ، درآمد بندی
دوکان ، فروشگاه
گوشی همگانی
کوچک خواهی
حلوا ، نرم شیرینی