تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خطاب به یک شخص: بکش کنار ، جا باز کن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اتفاقی که تصادفی و بدون برنامه قبلی افتاده باشه مثال: ! Oh! What a coincidence to see you here چه تصادفی که شمارو اینجا میبینم !

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح تخصصی پزشکی؛ بیماری پوکی استخوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اغلب به معنی پرسه زدن می آید مثال: I'm just rattling around in that house all by myself معنی: من تنهایی توی اون خونه بزرگ پرسه میزنم