پیشنهادهای ائلیار نورش (٤)
٢٣
٢ سال پیش
١
خطاب به یک شخص: بکش کنار ، جا باز کن
٢ سال پیش
٦
اتفاقی که تصادفی و بدون برنامه قبلی افتاده باشه مثال: ! Oh! What a coincidence to see you here چه تصادفی که شمارو اینجا میبینم !
٢ سال پیش
١
اصطلاح تخصصی پزشکی؛ بیماری پوکی استخوان
٢ سال پیش
٠
اغلب به معنی پرسه زدن می آید مثال: I'm just rattling around in that house all by myself معنی: من تنهایی توی اون خونه بزرگ پرسه میزنم