پیشنهادهای آزاده (١٣,٤٤١)
آنچه در درمان بیماریهای کلیه سودمند واقع می شود ، ضد نفریت ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد صفات سندرم دان ( Down's syndroma ) تمایل یافتن شکاف پلک به جهتی ضد شکل مونگولیسم ( mongolism ) ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
جلوگیری کننده از رشد و نمو موجودات ریز بینی ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد میکرب ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
آنتی متروپی ، دوربینی یک چشم همراه با نزدیک بینی چشم دیگر ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد میکروب ، کشنده میکروارگانیسم ها یا مهارکننده تکثیر و رشد آنها ، ماده ای که دارای این اثرات است ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
یکی از قطعات بدن که به وسیله سطوح صاف با زوایای قائمه نسبت به محور طولی بدن ثابت شده است ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
مربوط به ( antilysis ) 2 - جلوگیری کننده از لیزه شدن ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد لیزین ، پادتنی که لیزین ( lysin ) را بی اثر می کند ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
جلوگیری از لیزه شدن ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
لاله گوش ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ترکیبی از علایم ضد و نقیض که تشخیص را مشکل می کند ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
کاهنده چربی خون ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد تشکیل سنگ ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد گلبول سفید ، خراب کننده گویچه های سفید خون یا لوکوسیتها ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
dimercaprol دیمر کاپرول ماده بیرنگی بفرمول 2 - 3 ، دی مرگاپتو 1 - - پروپانول میباشد که بعنوان ضد سم در مسمومیت با فلزات سنگین بکار میرود ( این ...
ضد لاکتاز ، ماده ای که از اثرات ( لاکتاز ) جلوگیری به عمل می آورد ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
جلوگیری کننده یا کاهنده ستونها ( ketone bodies ) و ممانعت کننده از تولید و پیشرفت ( ketosis ) ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد ستونها ، جلوگیری کننده از تشکیل کتونها ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد ستونی ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ماده ای که ایزولیزین را بی اثر می کند ، ضد ( isolysin ) ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ماده ای که اثر کنوتوکسین یا سم حاصله از انقباض عضلانی را خنثی می کند ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضدالتهابی ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد یرقان ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد ایمنی ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد فشار خون ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد کم فشاری خون ، مقابله کننده با فشار خون پایین یا عاملی که دارای چنین اثری است ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد خیز ، آنچه خیز را از بین می برد یا از تولید آن جلوگیری می کند ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
1 - ضد زیاد شدن کلسترول خون 2 - عامل یا دارویی که از زیاد شدن کلسترول خون جلوگیری کرده یا کلسترول خون را پایین میاورد ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رش ...
ضد هیپرگلیسیمی ، مقابله کننده با سطوح بالای گلوکز خون ، یا عاملی که چنین اثری دارد ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد هورمون ، ماده ای که هورمون را بی اثر می کند ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
1 - جلوگیری کننده از اثرات دارویی هیستامین 2 - ضد هیستامین ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
آنتی هیستامین ها ماده داروئی ضد هیستامینی که توسط سلولهای مخصوص هنگام عکس العمل آلرژیک آزاد می شود ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
anhidrotic - 1 ضد عرق ، مانع تعریق - 2 عاملی که تعرق را فرو نشاند ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ماده ای که قادر است اثرات دارویی هیستامین را از طریقی به غیر از تولید مخالف آن خنثی کند ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد هموفیلی ، عمل کننده برخلاف هموفیلی یا عملی کع دارای چنبن اثری است ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ماده ای که از همولیزین را خنثی می کند؛ ضد ( hemolysin ) ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ماده ای که همولیزین را خنثی میکند ، ضد hemolysin ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد گواتر ، جلوگیری کننده از پیشرفت goiter ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ممانعت از ایجاد وهم و هذیان ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
حاشیه خمیده که در برابر حلزون گوش قرار گرفته ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
anthelmintic - 1 ضد کرم - 2 دارو یا عاملی که کرمها را میکشد ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد گواتر ، جلوگیری کننده از پیشرفت ( goiter ) ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
استعداد یا توانایی یک ماده برای وجود آمدن پادتن ، دارای استعداد پادگنی ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
ضد گلوبولین ، نوعی ماده رسوب دهنده که گلوبولین را رسوب می دهد ، پادتن ضد گاماگلوبولین ، مورد استفاده در آزمون آنتی گلوبولین ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...
مانع فیبرینولیز ضد fibrinolysis ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
1 - مانع رشد قارچ 2 - عاملی که رشد قارچ را متوقف می کند ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
کاهش دهنده ترشح شیر ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
یکی از مواد موجود در خون که پلاسمین را بی اثر میکند ضد plasmin ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )
مانع فیبرینولین ضد ( fibrionolysis ) ( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )