پیشنهادهای آزاده (١٣,٢٦٧)
قلبی - حجاب حاجزی ، مربوط به قلب و حجاب حاجز
فم المعده بازکن ، اسبابی است که دهانه فوقانی معده را با آن باز می کنند
- 1 محرک قلب - 2 دارو یا عاملی که قلب را تهییج یا تحریک کند
سیروز کبدی که مربوط به بیماری قلبی باشد
سیروز کبدی که مربوط به بیماری قلبی باشد
کاردیوسل ، پیشرفتگی فتق مانند قلب در حجاب حاجز
سوراخ کردن قلب از طریق جراحی
اتساع یا بی کفایتی فم المعده
قلب و رگ شناسی ، تحقیق و مطالعه در اطراف قلب و رگهای خونی
قلبی - آئورتی ، مربوط به قلب و آئورت
قلبی _ سرخرگی ، مربوط به قلب و سرخرگها
کاردیازول ، محرک جریان خون و محرک تنفس که به مقدار زیاد ایجاد تشنج می کند و گاه برای تشنج درمانی در اسکیزوفرنی و کاتاتونی مصرف می شود
کاردیکتازی ، اتساع قلب
مشکل قلبی
تند کننده قلب ، عاملی که اعمال قلب را تسریع کند
کمبود تنوس در قلب
1 - محرک قلب 2 - دارویی است که بر قلب موثر باشد
ناهماهنگی حرکات قلب
اسفنکتر ابتدائی و نزدیک به قلب ( CATDIAC ) معده
تجمع مایعات در کیسه پریکارد TAMPON به معنای بلوک مایع است و HEMOPERICARDIUM ( تجمع خون در پریکارد ) نیز گفته می شود
درد بالای شکم ، درد اپی گاستر
بازسازی قلبی
سوفل قلبی
میوسیت های قلبی
بیماران قلبی
کندکننده قلب ، دارو یا عاملی که هیجانات ، سرعت هدایت و نیروی انقباضی میوکارد را کم کند
اختلال عروق قلبی آلوگرافت
گذراندن کاتتر ( میل ) بداخل قلب جهت بدست آوردن نمونه های خون و اندازه گیری فشار قسمت های مختلف قلب
کارسینوز ، انتشار و پراکندگی بافت سرطانی در سراسر بدن millary c سرطانی که با انتشا ردانه های ، انتشار و پراکندگی بافت سرطانی در سراسر بدن
کشش خاص نسبت به بافت سرطانی
متمایل به سرطان
ترس مرضی از سرطان
کارسینوماتوز ، انتشار کارسینومهای متعدد در بدن
سرطانی ، مربوط به کارسینوم یا سرطان
ماده ای که سرطان تولید کند ، سرطان زا
مخرب سلولهای سرطانی
نام تجارتی فرآورده ای از کارباکول
برش و برداشتن بافت سرطانی
کفگیرکی: کفگیرک مجموعه ای از جوش ها که دارای چندین سر چرکی هستند آن ها حساس و دردناکند و باعث عفونت شدید کفگیرک را عفونت پوستی استاف می نامند.
تب سیاه زخمی ، نوعی سیاه زخم در اسب و گاو که همراه با تورم قانقرایائی پوست می باشد
تشکیل شدن کفگیرکهای متعدد
کربومال ، گردیست سفید ، بی بو و متبلور به فرمول C7H13BrN2O2 که مسکن اعصاب و خواب آور است
آنزیمی که در عمل هیدرولیز استرهای اسیدهای کاربوکسیلیک کاتالیزر واقع می شود
ترکیبی است که از میوگلوبین در حضو راکسید کربن حاصل می شود
نوعی اگزوپپتیداز که فقط روی اتصال زنجیری پپتیدی که اسید آمینه انتهایی داشته و شامل یک گروه کربوکسیل آزاد است عمل می کند
کربوکسی پلی پپتیداز ، آنزیمی است که سبب می شود تا یک گروه کربوکسیل آزاد از یک پلی پپتید جدا شود
کربوکسیل ، ریشه یک ظرفیتی COOH که تقریبا در تمام اسیدهای آلی وجود دارد ، بنیان تک ظرفیتی COOH - که در برخی از اسیدهای آلی بنام اسید های کربوکسیلیک وج ...
کربوکسیلاز ، آنزیمی است که دی اکسید کربن را از گروههای کربوکسیل جدا می کند
ریشه دو ظرفیتی CO ( کربونیل )
نام تجارتی مخلوطی از رزینهای کارباکریلامین