پیشنهادهای امیرعلی پورغلام (٨)
٥٨
٢ سال پیش
١
معنا : دمق مثال : when he arrived at the party , he was chastened
٢ سال پیش
١
به معنی نمایشی: His presence will be ornamental. . . حضورش نمایشی خواهد بود . . .
٢ سال پیش
١
به معنی صبر کردن ، منتظر ماندن: Ms. smith could've stuck around for the absent students
٢ سال پیش
١
از خود گذشته ، فداکار
٢ سال پیش
٢
هوای کسی را داشتن هم معنی میدهد: Mr. william got me and Ted through some though times.
٢ سال پیش
٢
اتکای به نفس ، خودکفایی
٣ سال پیش
٠
قضاوت زود هنگام
٣ سال پیش
٥
از آشنایی با شما خرسندم ؛