پیشنهادهای امیررضا حسنوند (٨٣)
گوشه گیران، گوشه گیرندگان
دعا کن :بخواه
اجابت می کنم:می پذیرم.
دعوت نام:خواسته، دعوتش را اجابت می کنم:خواسته اش را می پذیرم.
دست بردارد:دست بلند کند.
تنومند
فرمانده
باشندگان
رحمت نام: مهر، باران رحمت:باران مهر
زمانی به نیروانا یا رهایی از چرخه باززایی و باززدایی می رسید که از سه آتش پرخواهی، بیزاری و نادانی بگذرید. معنی رهایی و رستگی را می دهد.
شادی
اگر خشم گیرد به کردار زشت چوباز آمدی ماجری درنوشت سعدی معنی:اگر از کردار زشت خشم بگیرد چون بازآیی از گذشته ات می گذرد.
#سرافکندگی
شادی بردن از، شاد شدن از
شادی دادن
شادی گرایی
شادی بخش
شادی
شادی بردن
شاد شوی کسی از چیزی: اسم مصدر
رانده شدگی
روشن سازی، روشنگری
تجرید:تنها گزینی#تعمیم:همه گزینی تخصیص:ویژه گزینی
انتزاعی، ندیدنی، ذهنی#شهودی، دیدنی، عینی
شدگی، گشتگی
افسرده کننده
افسرد ( کرد کهن ) ، افسر ( کرد کنون )
غمگینانه
افسرد ( کرد کهن ) ، افسار ( کرد کنون ) بر وزن و مانند آزرد ( کرد کهن ) ، آزار ( کرد کنون )
بی حوصله
رعایت:نگهداری، رعایت کنید:نگه دارید.
انظار جمع نظر:دیده ها, نظر کسی:دید کسی، انظار مردم:دیده های مردم
ترتیب و مترتب:آراسته
تواضع:فروتنی، تذلل:کوچک نمایی، تکبر:بزرگ نمایی
تواضع:فروتنی، تذلل:کوچک نمایی، تکبر:بزرگ نمایی
تواضع:فروتنی، تذلل:کوچک نمایی، تکبر:بزرگ نمایی
طول:درازا#عرض: پهنا
طول:درازا#عرض: پهنا
طول:درازا#عرض: پهنا
طول:درازا#عرض: پهنا
حد:مرز، محدود:بسته، حدود:مرزها
حد:مرز، محدود:بسته، حدود:مرزها
حد:مرز، محدود:بسته، حدود:مرزها
بنابر این:بناء علی هذا، ساخته بر این
برخلاف مقصود:پادخواسته
صراط نقص:راه نادرست، صراط کمال:راه درست
صراط نقص:راه نادرست، صراط کمال:راه درست
انتقال:روش
مصدر عبارت:گفتن، اسم مصدر:گفته، گویش
اسم مصدر صعود:بالا روی#نزول:پایین آیی مصدر صعود:بالا رفتن#نزول:پایین آمدن
اسم مصدر صعود:بالا روی#نزول:پایین آیی مصدر صعود:بالا رفتن#نزول:پایین آمدن
ارشاد:راه نمایی#اضلال:گمراه نمایی
ارشاد:راه نمایی#اضلال:گمراه نمایی
دعوی:خواسته
غالب:برنده. مغلوب:بازنده
ضایع:نابود، ضایع کردن:نابود کردن، ضایع گذاشتن :رهاندن
خواسته اش را ضایع نگذاشتم:خواسته اش را نرهاندم. ضایع گذاشتن:رهاندن
عدم تمکن:جای نگیری، جای نگرفتگی
خودنمایی
عود:بازگرد
توکل:کارسپاری، وکیل و موکل:کار سپرده
خافض و رافع:پایین آورنده و بالا برنده، پایین آور و بالابر
خفض:پایین آوری، خافض:پایین آورنده
رفع:بالابری#خفض:پایین آوری رافع:بالا برنده#خافض پایین آورنده نمونه از عرفان الحق ص۳۸:حق رافع و خافض است و اشیاء را در خفض و رفع به جود خود فایض. خدا ...
معین:نموده
انکشاف:نمایش
نعمت:داده، منعم:دهنده، متنعم:دارنده
مفقود:نیستنده، نباشنده#موجود هستنده، باشنده
نیکی شماری کسی یا خدا را گفتن
نیکی شماری خود برای کسی
منت:نیکی شماری، بی منت:نیکی نشماری
لاتجزی شیا:چیزی نمی دهد.
مصدق:پذیرنده، باور آورنده ، confirmer
کافر :باور نیاورنده، کفروا:باور نیاورند
همکاری/همسازی/همدستی/هماهنگی پنهانی دو کس یا کسانی ضد یک کس یا کسانی را گویند.
ذهن، زهن، زن zen, زان zan زانست بن پیشین، زان بن پسین دانست بن پیشین، دان بن پسین زانا، دانا#کانا، نادان زاننده، داننده، زانیار و دانیار زانا و دانا ...
injection نام مصدر، مصدر نام های مصدر :سوزنش، آزش ( آژش، آجش ) , خلانش، پاشش، ریزش، چکانش مصدرهای پیشین:سوزنیدن، آزیدن، خلانیدن، پاشیدن، ریختن، چکا ...
injection نام مصدر، مصدر نام های مصدر :سوزنش، آزش ( آژش، آجش ) , خلانش، پاشش، ریزش، چکانش مصدرهای پیشین:سوزنیدن، آزیدن، خلانیدن، پاشیدن، ریختن، چکا ...
injection نام مصدر، مصدر نام های مصدر :سوزنش، آزش ( آژش، آجش ) , خلانش، پاشش، ریزش، چکانش مصدرهای پیشین:سوزنیدن، آزیدن، خلانیدن، پاشیدن، ریختن، چکا ...
اسم مصدر:پریpori، پرش poresh , پریدگیporidegi انباشتگی ، آکندگی
پریدن poridan بن پیشین پرید porid بن پسین پر por پریدنی، پریده، پریدگی، پری
انباشتن، آکندن، پر کردن#تهیدن، خالی کردن tohidan
عجمنده کلا نادرسته چیزی که نوشتی. اون بیماندن یا بیمانیدن بهش میگند. بیم یدن پسوند مصدرساز جعلی یا ساختگی بهش می گویند که به نام پارسی یا نا پارسی م ...