پیشنهادهای علی جهانشیری (١٩)
برای برابرسازی باید نگاه کرد که آیا از پیش، ساختاری داریم که به ساختار بیگانه نزدیک باشد. این پیش آشنایی، بخت پذیرش همگانی را بالاتر میبرد. برای �کلی ...
میتوانیم از {خُنب} یاری بگیریم که ریخت کهن {خُم} است. خوشه ی همخوان {نب}، در پایان واژه {م} گشته. مانند {دُنب} که {دُم} گشته اما در {دنبال، دنبه} دست ...
در فارسی میانه واژه ی {اَبَرماند} abarmānd را داریم که در فارسی نو میتوانیم آن را به ریخت {بَرماند} یا {بَرمانده} به کار ببریم. بسیار هم گویاست و از ...
در فارسی میانه واژه ی {اَبَرماند} abarmānd را داریم که در فارسی نو میتوانیم آن را به ریخت {بَرماند} یا {بَرمانده} به کار ببریم. بسیار هم گویاست و از ...
در واژه هایی که دوستان با {ناهم} پیش نهاده اند، میتوان {پاد} را نیز به کار برد و شمار برابرهای فارسی رو دوچندان کرد: ناهمرایی: پادرایی ناهمسویی: پاد ...
خوانشپذیر
در کار آوردن، درکارآوری ( اعمال سلیقه/قانون/نفوذ: در کار آوردن سلیقه/قانون/ نفوذ، درکارآوری سلیقه/قانون/ نفوذ )
از آنجا که باب {مفاعله} مفهوم {به یکدیگر} را میرساند و در فارسی نمونه هایی چون {گفت وگو } را داریم، میتوان برای {مکاتبه} واژه ی {نوشت ونویس} را ساخت. ...
بسته به بافت جمله میتوان این برابرها را به کار برد: میانه روی، میانه گزینی، میانه ورزی، میانه پسندی، میانه خواهی، میانه گرایی
از میان بردن، از میان بر داشتن، رهایی، رها شدن/گشتن از، رهاشوی، رهاگردی، رهاگشت نمونه: برای رفع این مشکل = برای رهایی از این مشکل، برای رها شدن از ا ...
اگر برای {مجموعه} که بازگشت به کنشی در زمان گذشته دارد، برابرهایی چون {گردآورد، گردآمد} را به کار ببریم، آن گاه با به کار گرفتن بن حال، میتوان برای { ...
گردآورد، گردآمد از آنجا که واژه های پایانگرفته به واکه ی e گسترشپذیری کمتری دارند و نیز، از آنجا که کنش گرد هم آوردن/آمدن و ساخت {مجموعه} در زمان گذ ...
به وارون، وارون، وارونه
پیشه مند
اگر پس وند {ینه} را که در کمینه و بیشینه به کار رفته، الگو بگیریم، میتوان برای اقلیت و اکثریت واژه های کمترینه و بیشترینه را ساخت
اگر پس وند {ینه} را که در کمینه و بیشینه به کار رفته، الگو بگیریم، میتوان برای اقلیت و اکثریت واژه های کمترینه و بیشترینه را ساخت
پیشه مندی
از آنجا که �اقدام� از ریشه ی �قدم� است، برابرهایی که با �گام� ساخته شوند، مناسبتر به نظر میرسند: گام بر داشتن: گامبرداری، گام گذاشتن: گامگذاری، گام ن ...
استوارسازی