دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
در کتاب "همه می میرند"، اثری از سیمون دوبووار، و با ترجمه ی مهدی سحابی، در ص ۱۸۳ می نویسد: ". . . . پیش از همه به فلورانس امید بسته بود، اما سازمان ...
در کتاب "همه می میرند"، از سیمون دوبووار، و با ترجمه ی مهدی سحابی، ص ۱۸۴ می نویسد: ". . . خبر رسید که چهارصد سوار و چهارصد پیاده آلمانی در مارما پیش ...
در کتاب "همه می میرند"، از سیمون دوبووار، مترجم مهدی سحابی، ص ۱۴۷ می نویسد: ". . . حتی لازم نشد شهر را محاصره کنم، چون که جنوواییها که توان دفاع نداش ...
در کتاب "همه می میرند" نوشته ی سیمون دوبووار و ترجمه مهدی سحابی در ص ۱۲۷ می نویسد: "در سرتاسر ایتالیا گندم کمیاب شد، قیمت هر پنجات کیلوی آن به سی و ...
در کتاب "همه می میرند" از سیمون دوبووار و با ترجمه ی مهدی سحابی در ص ۷۶ نوشته شده: "روی پله سنگی درگاه نشستند؛ سنگ داغ بود و حشراتی وزوز می کردند و ...