همه کاسه کوزه ها سر کسی شکستنهمیشه شعبون یک بار هم رمضونهندوانه زیر بغل کسی گذاشتنهندوانه یا هندونه زیر بغل کسی گذاشتنهندونههندونه گذاشتنهنر نزد ایرانیان است و بسهنوز اب کفنش خشک نشدههنوز اندر خم یک کوچه بودنهنوز دهنش بوی شیر می دههوا برش یا ورش داشتههوا پس بودنهوای کسی را داشتنهویجهیچ بقالی نمی گه ماستم ترشههیچ گرونی بی حکمت نیست هیچ ارزونی بی علتهیزم تر به کسی فروختن