دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ مترادف ها و متضادها با حرف ر - صفحه 12
ریبت
ریتم
ریتمیک
ریجکشن
ریح
ریخت
ریز
ریزش
ریزه
ریزه خوار
ریست
ریسمان
ریسمان تاب
ریسنده
ریسه
ریش
ریش سفید
ریشخند
ریشخندامیز
ریشه
ریشه اساسی
ریشه کن
ریگزار
ریگورژیتاسیون
ریلکس
ریلیشن
ریلیشنشیپ
ریم
ریم الود
ریموت
رینگ
ریه
ریو
ریوی
رییس
رییس الوزرا
رییس پلیس
رییس جمهور
رییس خانواده
رییس شهربانی
رییس یا مسئول
8
9
10
11
12