دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ مترادف ها و متضادها با حرف ج - صفحه 6
جفا
جفا دیدن
جفا کار
جفا کردن
جفاء
جفاپیشه
جفاجو
جفاجوی
جفت
جفت گیری
جفنگ
جگر
جگربند
جگرخراش
جگرسوز
جل
جلا
جلا دادن
جلا دار
جلاء
جلاد
جلال
جلال و جبروت
جلالت
جلای وطن
جلب
جلب توجه
جلب کردن
جلب کرده
جلباب
جلد
جلد کتاب
جلدساز
جلدی
جلسات
جلسه
جلسه کارمندان
جلف
جلفی
جلق
جلگه
جلو
جلوت
جلوخان
جلودار
جلوس
جلوس کردن
جلوگیر
جلوگیری
جلوه
2
3
4
5
6
7
8
9
10