اسم پسر کردی با حرف ر
راه آبی یا جویباری که از سبزه زار می گذرد، ( به مجاز ) سرسبز و خرم، ( راش = نوعی درخت در جنگل های ا ...
دختر، پسر
کردی، فارسی
طبیعت روژمان
روشن مانند روز، کسی که دارای فکر باز و اندیشه روشن است، مانند روز، اندیشه چون روز، ( به مجاز ) اندی ...
پسر
کردی راژان
خوابیدن، جنبیدن گهواره، ( اَعلام ) روستایی در بخش سلوانا، شهرستان ارومیه، نام روستایی در نزدیکی ارو ...
پسر، دختر
کردی، فارسی روژهات
روز پرخیر و برکت و مبارک، روزِ آمد، روزها
پسر
کردی رازاوه
آراسته شده، ( کردی، rāzāwa ) آراسته شده
دختر، پسر
کردی روجیار
روزگار، آفتاب، ( کردی، rujyār )، ن، ک، روژیار، آفتاب + ن ک روژیار
دختر، پسر
کردی راژور
جای بالا در مجلس، حاکم، فرمانروا، ( کردی )
پسر
کردی راویژ
تدبیر
پسر
کردی رایبد
دانشمند، حکیم، دانا، به ضم ب، خداوندگار خرد، مرکب از رای به معنای دانش و خرد و بد پسوند ملکیت
پسر
کردی، فارسی ربین
راه شناس
پسر
کردی رزگار
رستگار
پسر
کردی روچیار
آفتاب، زمانه، روزگار، ( کردی ) ( = روجیار، rojyār ) آفتاب
پسر
کردی
کهکشانی ریباز
رهگذر
پسر
کردی ریبوار
رهگذر، مسافر
پسر
کردی ریبین
رهبر و راهنما
پسر
کردی ریژوان
راه و میعادگاه عاشقان
پسر
کردی راسان
دوباره برخواستن و کوهستان
پسر
کردی رابین
معتمد
پسر
کردی رادمین
جوان مرد کوچک، بخشنده
پسر
کردی ریبار
رهگذر
پسر
کردی رابر
پیشوا و رهبر
پسر
کردی ربن
یکدست یک اندازه ( نگارش کردی
پسر
کردی