اسم پسر مذهبی و قرآنی با حرف م - صفحه 3

تماشاگر، جلوه گاه، نماد، نشانه، محل تجلی، تجلی گاه، ( در تصوف ) شخص دارای ریش انبوه و فراخ و سبلت و ...

ترکیب دو اسم محمد وپویان ( ستوده و روان )، از نام های مرکب، ا محمّد و پویان

ترکیب دو اسم محمد و جمال ( ستوده و زیبایی )، از نام های مرکب، ا محمّد و جمال

ترکیب دو اسم محمد و وحید ( ستوده و یکتا )، از نام های مرکب، ا محمّد و وحید

ترکیب دو اسم محمد و فاتح ( ستوده و پیروز )، از نام های مرکب، ا محمّد و فاتح، ( اعلام ) محمدفاتح [، ...

ترکیب دو اسم محمد و فرحان ( ستوده و شاد )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرحان

ترکیب دو اسم محمد و میثاق ( ستوده و پیمان )، از نام های مرکب، ا محمّد و میثاق

ترکیب دو اسم محمد و عقیل ( ستوده و بزرگوار )، از نام های مرکب، ا محمّد و عقیل

ایمن کننده، آگاه به حاضر و غایب، از نام ها و صفات خدا

ترکیب دو اسم محمد و امید ( ستوده و آرزو )، از نام های مرکب، ا محمّد و امید

ترکیب دو اسم محمد و بنیامین ( ستوده و برادر حضرت یوسف )، از نام های مرکب، ا محمّد و بِنیامین

ترکیب دو اسم محمد و آروین ( ستوده و تجربه )، از نام های مرکب، ا محمّد و آروین

ترکیب دو اسم محمد و مرتضی ( ستوده و برگزیده )، از نام های مرکب، ا محمّد و مرتضی

ترکیب دو اسم محمد و مجید ( ستوده و بزرگوار )، از نام های مرکب، محمّد و مجید

ترکیب محمد و محراب ( ستوده و قبله )، از نام های مرکب، ا محمّد و محراب

ترکیب دو اسم محمد و ساجد ( ستوده و سجده کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و ساجد

آن که مردم از او پیروی می کنند، پیشوا، ( در ادیان ) پیش نماز، ( اعلام ) لقب ابوالقاسم عبدالله، خلیف ...

ترکیب دو اسم محمد و حمید ( ستوده و فرخنده )، از نام های مرکب، م محمّد و حمید

ترکیب دو اسم محمد و پاشا ( ستوده و بزرگ )، از نام های مرکب، محمّد و پاشا

ترکیب دو اسم محمد و برهان ( ستوده و حجت )، از نام های مرکب، ا محمّد و برهان

ترکیب دو اسم محمد و منصور ( ستوده و پیروز )، از نام های مرکب، ا محمّد و منصور

ترکیب دو اسم محمد و راستین ( ستوده و راستی )، از نام های مرکب، ا محمّد و راستین

ترکیب دو اسم محمد و فرید ( ستوده و بی مانند )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرید

ترکیب دو اسم محمد و ذاکر ( ستوده و یادکننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و ذاکر

ترکیب دو اسم محمد و جابر ( ستوده و جبار )، از نام های مرکب، ا محمّد و جابر

ترکیب دو اسم محمد و مهران ( ستوده و دارنده مهر )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهران

ترکیب دو اسم معین و رضا ( یاریگر و خشنود )، ( عربی )، کمک کننده و یاور رضا، ( به مجاز ) دوستدار و م ...

نعمت دهنده، دارا، ثروتمند، ( در قدیم ) دارای مال و نعمت بسیار، توانگر، آن که به دیگران احسان می کند ...

ترکیب دو اسم محمد و سلمان ( ستوده و بدون عیب )، از نام های مرکب، ا محمّد و سلمان

ترکیب دو اسم محمد و میعاد ( ستوده و وعده گاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و میعاد

ترکیب دو اسم مسعود و رضا ( سعادتمند و خشنود )، از نام های مرکب، ه مسعود و رضا

ترکیب دو اسم محمد و قائم ( ستوده و ایستاده )، از نام های مرکب، ا محمّد و قائم

ترکیب دو اسم محمد و میکائیل ( ستوده و نام فرشته روزی رسان به زمینیان )، از نام های مرکب، ا محمّد و ...

ترکیب دو اسم محمد و حیدر ( ستوده و دلاور )، از نام های مرکب، ا محمّد و حیدر

ترکیب دو اسم محمد و زکریا ( ستوده و پیامبر بنی اسرائیل )، از نام های مرکب، ا محمّد و زکریا

ترکیب دو اسم محمد و هاتف ( ستوده و آوازدهنده )، از نام های مرکب، محمّد و هاتف

کسی که از او یاری خواسته شود، از صفات خدا، ( در قدیم ) آن که از او یاری می خواهند، ( به مجاز ) از ن ...

ترکیب دو اسم محمد و معید ( ستوده و بازگرداننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و معید

ترکیب دو اسم محمد و مهزیار ( ستوده و صاحب کوهستان )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهزیار

ترکیب دو اسم محمد و بهراد ( ستوده و جوانمرد نیکو )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و بهر ...

ترکیب دو اسم محمد و مسیحا ( ستوده و لقب حضرت عیسی )، از نام های مرکب، ا محمّد و مسیحا

عزت دهنده، گرامی دارنده، از نام های پروردگار، از نام ها و صفات خداوند، ( اَعلام ) معز فاطمی لقب ابو ...

ترکیب دو اسم محمد و ادریس ( ستوده و درس خوانده )، از نام های مرکب، ا محمّد و ادریس

ترکیب دو اسم محمد و جاوید ( ستوده و جاودان )، از نام های مرکب، ا محمّد و جاوید

ترکیب دو اسم محمد و بشیر ( ستوده و مژده دهنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و بشیر

ترکیب دو اسم محمد و نادر ( ستوده و کمیاب )، از نام های مرکب، محمّدونادر

ترکیب دو اسم محمد و ادیب ( ستوده و با ادب )، از نام های مرکب، ا محمّد و ادیب

ترکیب دو اسم محمد و راشد ( ستوده و دیندار )، از نام های مرکب، ا محمّد و راشد

هجرت کننده، آن که برای اقامت دائم از وطن خود به جای دیگری سفر می کند، هر یک از یاران پیامبر اسلام ( ...

ترکیب دو اسم محمد و حمزه ( ستوده و شیر بیشه )، از نام های مرکب، ا محمّد و حمزه

ترکیب دو اسم محمد و حامی ( ستوده و حمایت کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و حامی

ترکیب دو اسم محمد و بصیر ( ستوده و آگاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و بصیر

ترکیب دو اسم محمد و کمال ( ستوده و نهایت )، از نام های مرکب، ا محمّد و کمال

بازگشتن، عالم آخرت، ( در ادیان ) زنده شدن دوباره ی انسان بعد از مرگ تا در روز قیامت به اعمال او رسی ...

ترکیب دو اسم محمد و فهیم ( ستوده و دانا )، از نام های مرکب، محمّد و فهیم

ترکیب دو اسم محمد و عابد ( ستوده و زاهد )، از نام های مرکب، ا محمّد و عابد

ترکیب دو اسم محمد و مسلم ( ستوده و پیرو دین اسلام )، از نام های مرکب، ا محمّد و مسلِم

ترکیب دو اسم محمد و آرشام ( ستوده و نیرومند )، از نام های مرکب، ا محمّد و آرشام

ترکیب دو اسم محمد و آرش ( ستوده و درخشنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و آرش

ترکیب دو اسم محمد و فرزاد ( ستوده و با جلال )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزاد

ترکیب دو اسم محمد و آریان ( ستوده و آریایی )، از نام های مرکب، ا محمّد و آریان

ترکیب دو اسم محمد و شهریار ( ستوده و پادشاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهریار

ترکیب دو اسم محمد و رحمان ( ستوده و مهربان )، از نام های مرکب، ا محمّد و رحمان

ترکیب دو اسم محمد و پدرام ( ستوده و آراسته )، از نام های مرکب، ا محمّد و پدرام

زنده کننده و حیات بخش دین، ( اَعلام ) ) محیی الدین ( = ابوسعید محمّد نیشابوری ) [، قمری] فقیه و مؤل ...

ترکیب دو اسم محمد و اشکان ( ستوده و منسوب به اشک )، از نام های مرکب، ا محمّد و اشکان

ترکیب دو اسم محمد و فرهام ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرهام

ترکیب دو اسم محمد و حبیب ( ستوده و معشوق )، از نام های مرکب، ا محمّد و حبیب

ترکیب دو اسم محمد و بهنام ( ستوده و خوش نام )، از نام های مرکب، ا محمّد و بهنام

ترکیب دو اسم محمد و ضیا ( ستوده و فروغ )، از نام های مرکب، محمّد و ضیا

ترکیب دو اسم محمد و حکیم ( ستوده و دانشمند )، از نام های مرکب، ا محمّد و حکیم

نوید دهنده، آن که خبر خوش و مژده می دهد

ترکیب دو اسم محمد و مهرداد ( ستوده و آفریده شده ی مهر )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهرداد

دانا، در آیین زرتشتی به خدا اطلاق می گردد، به معنی دانا، اهورامزدا، به معنی دانا است، در ادیان ایرا ...

ترکیب دو اسم محمد و غفور ( ستوده و بخشاینده )، از نام های مرکب، ا محمّد و غَفور

ترکیب دو اسم محمد و فراز ( ستوده و اوج )، از نام های مرکب، ا محمّد و فراز

ترکیب دو اسم محمد و رسا ( ستوده و بلیغ )، از نام های مرکب، ا محمّد و رَسا

ترکیب دو اسم محمد و طالب ( ستوده و خواستار )، از نام های مرکب، ا محمّد و طالب

ترکیب دو اسم محمد و رشاد ( ستوده و رستگاری )، از نام های مرکب، ا محمّد و رشاد

ترکیب دو اسم محمد و فتاح ( ستوده و گشاینده )، از نام های مرکب، ا محمّد و فتاح

ترکیب دو اسم محمد و فرزین ( ستوده و فروزان )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزین

اصلاح کننده دین، اصلاح کننده در دین، نیک خواه در امور دین، ( اَعلام ) مصلح الدین عبدالله شیرازی [حد ...

ترکیب دو اسم محمد و زهیر ( ستوده و درخت پرشکوفه )، از نام های مرکب، ا محمّد و زهَیر

ترکیب دو اسم محمد و رامتین ( ستوده و نوازنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و رامتین

ترکیب دو اسم محمد و مهرشاد ( ستوده و شادمان )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهرشاد

ترکیب دو اسم محمد و سعد ( ستوده و مبارک )، از نام های مرکب، ا محمّد و سعد

ترکیب دو اسم محمد و صلاح ( ستوده و نیکی )، از نام های مرکب، ا محمّد و صلاح

ترکیب دو اسم محمد و مختار ( ستوده و صاحب اختیار )، از نام های مرکب، ا محمّد و مختار

ترکیب دو اسم محمد و داوود ( ستوده و محبوب )، از نام های مرکب، ا محمّد و داوود

ترکیب دو اسم محمد و صبور ( ستوده و صبر کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و صبور

ترکیب دو اسم محمد و ستار ( ستوده و پوشنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و ستار

ترکیب دو اسم محمد و مهبد ( ستوده و نگهدارنده ماه )، از نام های مرکب، ا محمّد و مَهبد

ترکیب دو اسم محمد و وفا ( ستوده و به جا آوردن عهد و پیمان )، از نام های مرکب، ا محمّد و وفا

باعث بزرگی و عظمت دین، سبب عزت و بزرگی دین، مایه ی شوکت و بزرگی دین

پناه دهنده، فریادرس، از نامهای خداوند، از نام ها و صفات خداوند، ( اَعلام ) مجیر بیلقانی: [قرن هجری] ...

ترکیب دو اسم محمد و فردین ( ستوده و نگهبان پارسایی )، از نام های مرکب، ا محمّد و فردین

ترکیب دو اسم محمد و پیمان ( ستوده و قرارداد )، از نام های مرکب، ا محمّد و پیمان

ترکیبی از دو اسم محمد و رامین ( ستوده و طربناک )، از نام های مرکب، ا محمّد و رامین

عزیز، گرامی، گرامی و عزیز کرده، عزیز و محترم، ( در حالت قیدی ) ( در قدیم ) با عزت و بزرگی