اسم کردی با حرف پ
پرچین، حصار، دیواره، پرچینی از گلهای ریز به دور باغات
دختر
کردی پرنگ
برق شمشیر، فروغ و جلا، فروغ و برق شمشیر، ( در عربی ) فِرند، پَرَند، ربد، جوهر، گوهر، رونق، جلد، تلأ ...
دختر
فارسی، کردی پانا
قله ی کوه، پهنا، فراخی
دختر
کردی
طبیعت پاپریک
نام یک گیاه خوشبو، نام گیاهی خوشبو است ( نگارش کردی
پسر
کردی پاره وان
بانک ( نگارش کردی
پسر
کردی پاره یار
کارمند بانک ( نگارش کردی
پسر
کردی پرژان
کار
دختر
کردی پرشنگ
قطره های آب که پاشیده می شود
دختر
کردی پروشه
دانه های برف
دختر
کردی پریوه
پری خوب، بهتر و زیباتر، پری گونه، ( پری، وه = به، خوب، بهتر، زیباتر، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار ...
دختر
کردی پژال
جوانه نازک، شاخه های تازه روییده و ریز درختان، ( کردی، pižāl ) به معنی جوانه نازک، شاخه های ریز درخ ...
دختر
کردی
طبیعت پشتیسار
یاور، یاور ( نگارش کردی
پسر
کردی پاداش
جزا، اجر کار خوب، مکافات نیکی ( نگارش کردی
پسر
کردی پاپک
استوار، از شخصیتهای شاهنامه، پدر کوچک، نام دلاور ایرانی، پسر ساسان موبِد معبد آناهیتا و پدربزرگ ارد ...
پسر
کردی، فارسی
تاریخی و کهن پادار
ثابت، ثابت ( نگارش کردی
پسر
کردی پاداشت
جزا ( نگارش کردی
پسر
کردی پادشا
حاکم ( نگارش کردی
پسر
کردی پایار
سال گذشته، پار، ( در کردی ) پایدار، سربلند، مقاوم
پسر
کردی، فارسی پرزین
پرچینی از گلهای ریز به دور باغات
دختر
کردی پولا
فولاد
پسر
کردی