اسم کردی با حرف د
آسوده خاطر، مطمئن، فارغ البال، اطمینان، تضمین
دختر
کردی دیاکو
نام نخستین پادشاه ایران از سلسله ی ماد، ( اَعلام ) ( = دیا اکو )، پسر فرورتیش، نخستین شاه ایران [حد ...
پسر
کردی، فارسی
تاریخی و کهن دیلان
رقص گروهی، نوعی آهنگ، نام منطقه ای در کردستان، ( کردی )، نوعی آهنگ و نام منطقه ای در کردستان، نوعی ...
دختر
کردی دلژین
زندگی دوست داشتنی، ( به مجاز ) امید زندگی، ( کردی ) زندگی دوست داشتن، زندگی باصفا، زندگی موافق طبع
دختر
کردی داوین
دامنه کوه، دامن، ( کردی، dāwen ) دامن
پسر
کردی دایان
ماما، دایه، سرافرازی
دختر، پسر
کردی، ترکی دونا
دانا، به معنی دانا، نام دهی
دختر
کردی داژیار
روزی، قدرت، قوت
پسر
کردی دامینه
( مجاز ) زیبا، جاری و روان، [دامین ( کردی ) = دامن، دامنه ی کوه، ه ( پسوند نسبت ) ] ( به مجاز ) زیب ...
دختر
کردی، فارسی دایراک
مادر سر سخت، مادر حضرت سلطان اسحاق
دختر
کردی درسین
مروارید آسمان
دختر
کردی، عربی دژان
قلعه مستحکم
پسر
کردی دلاوا
بخشنده
دختر
کردی دلرفین
دلربا
دختر
کردی دلسان
دل فریب
دختر
کردی دلوان
دختر مهربان
دختر
کردی دلوفان
مهربان
دختر
کردی دلووان
مهربان، دختر مهربان، بانوی با محبت
دختر
کردی دلوین
رباینده دل و عشق
دختر
کردی دلینا
مطمئن، آرام دل، آسوده
دختر
کردی دیاری
کادو، هدیه
دختر
کردی دیمن
دشت
پسر
کردی دادیار
حامی قانون، مجری عدالت، مجری عدالت ( نگارش کردی
پسر
کردی داژو
داغ و گرم
پسر
کردی درتا
مانند مروارید، همتای دُر، در ( عربی ) + تا ( فارسی ) مانند در
دختر
کردی، عربی، فارسی دلین
مطمئن، آرام دل، آسوده
دختر
کردی دیلا
گندم زیبا و طلایی
دختر
کردی دانژه
غنچه گل نیمه باز
دختر
کردی درجان
مروارید جان
دختر
کردی، عربی دیا
نور چشم
دختر
کردی دیمه
روی، رخسار، چهره، روشنی، روی و رخساره، روشنی باران و شبنم، ( در کردی ) نیز چهره
دختر
کردی، عربی