اسم اوستایی با حرف ه
جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید
هیربد/hirbad/
پسر
فارسی، اوستایی هورا/hurā/
دختر
کردی، اوستایی هوبر/hobar/
پسر
پهلوی، اوستایی
تاریخی و کهن هور/hur/
دختر
اوستایی، فارسی هورآسا/hur āsā/
دختر
فارسی، اوستایی هورمک
پسر
اوستایی، پهلوی هاوش/havash/
پسر
پهلوی، اوستایی، فارسی هاونی/havni/
پسر
اوستایی هاووش
پسر
اوستایی، پهلوی، فارسی هربد/herbad/
پسر
اوستایی هرمینا/hermina/
دختر
اوستایی، پهلوی هومایا/humaya/
دختر
اوستایی هامرز/hāmerz/
پسر
فارسی، اوستایی، پهلوی
تاریخی و کهن هامین/hamin/
پسر
پهلوی، اوستایی
آموزگار، معلم، شاگرد، آموزنده، پیشوای دینی در دین زرتشتی، رئیس آتشکده، ( اَعلام ) نام دانایی پاکدل ...
پسر
فارسی، اوستایی هورا
هلهلۀ تحسین و شادی، ( در سانسکریت ) سورا ( هورا ) یک قسم شربت است که در بند چهار آفرینگان گهنبار از ...
دختر
کردی، اوستایی هوبر
دربردارنده نیکی، نام میرآخور داریوش پادشاه هخامنشی
پسر
پهلوی، اوستایی
تاریخی و کهن هور
خورشید، مهر، خور، از شخصیتهای شاهنامه، نام دانایی پرهیزکار در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
دختر
اوستایی، فارسی هورآسا
خورشید آسا، مثل خورشید، زیبارو، ( هور = خورشید، آسا ( پسوند شباهت ) )
دختر
فارسی، اوستایی هورمک
شبان
پسر
اوستایی، پهلوی هاوش
امت و پیروان یک پیغمبر، امت، پیروان یک پیامبر
پسر
پهلوی، اوستایی، فارسی هاونی
ایزد نگهبان بامداد
پسر
اوستایی هاووش
امت، پیروان یک پیامبر
پسر
اوستایی، پهلوی، فارسی هربد
پیشوای دینی، موبد موبدان، ( = هیربد )، استاد، آموزگار، شاگرد، آموزنده، رئیس آتشگاه
پسر
اوستایی هرمینا
سفر، حرکت، سفر حرکت
دختر
اوستایی، پهلوی هومایا
مادر کائنات
دختر
اوستایی هامرز
نام سردار ساسانی، ( اَعلام ) از سرداران دوره ی ساسانی است، که از سرانِ سپاهِ انوشیروان و پرویز پسر ...
پسر
فارسی، اوستایی، پهلوی
تاریخی و کهن هامین
تابستان
پسر
پهلوی، اوستایی