اسم عربی با حرف ع - صفحه 2
باد تند و شدید، تندباد، ( در قدیم ) تند، سخت، شدید
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالحلیم
بنده پروردگار که حلیم و بردبار است، بنده ی خدای بردبار
پسر
عربی علی سینا
ترکیب دو اسم علی و سینا ( بلندقدر و سوراخ کننده )، از نام های مرکب، ی علی و سینا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی احسان
ترکیب دو اسم علی و احسان ( بلندقدر و نیکویی )، از نام های مرکب، علی و احسان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عطامحمد
ترکیب دو اسم عطا و محمد ( بخشش و ستوده )، از نام های مرکب، عطا و محمّد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عالی
رفیع، شریف، سرافراز، از نام های پروردگار، ( عربی )، بسیار خوب، دارای ارزش و اهمیت بسیار، مهم، والا، ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عطرین
منسوب به عطر، خوشبو، دلانگیز، ( عربی ـ فارسی ) ( عطر، ین ( پسوند نسبت ) )، معطر، ( عربی ـ فارسی ) ( ...
دختر
فارسی، عربی علوان
بزرگان، ( عربی )، ( اعلام ) ) نام پدر ضحاک که عجم ها به آن مرداس می گفتند، وی از پادشاهان عرب و برا ...
پسر
فارسی، عربی عبدالحق
بنده ی خدا، ( عربی ) بنده ی خدای راست، بنده پروردگار
پسر
عربی عبدالملک
بنده یا پادشاه خداوند، نام دو تن از پادشاهان سامانی، بنده ی مَلِک ( پادشاه )، [مَلِک از نام های خدا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالمنان
بنده ی خدای نیکی کننده و نعمت دهنده
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی صالح
ترکیب دو اسم علی و صالح ( بلند قدر و نیکوکار )، از نام های مرکب، علی و صالح
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی سا
مانند علی، علی وار، ( علی، سا ( پسوند شباهت ) )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی عاصم
نگه دارنده، محافظ، بازدارنده، نام یکی از یاران امام کاظم ( ع )، منع کننده، ( اَعلام ) ) یکی از قراء ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالمتین
بنده ی خدای خردمند و با وقار، بنده ی خدای دارای متانت، ( متین از نام های خداوند )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالفتاح
بنده پروردگار گشاینده دشواری ها، بنده ی خدای گشاینده، ( عربی ) بنده ی گشاینده ( خدای )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی مرتضی
ترکیب دو اسم علی و مرتضی ( بلندمرتبه و برگزیده )، از نام های مرکب، علی و مرتضی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی سام
ترکیب دو اسم علی و سام ( بلندقدر و شخصیتهای شاهنامه )، از نام های مرکب، علی و سام
پسر
عربی، اوستایی
مذهبی و قرآنی عابس
( به مجاز ) شجاع و بی باک، نام یکی از یاران امام حسین ( ع )، عبوس، اخمو، ترشروی، ( اعلام ) ) عابس م ...
پسر
عربی عاصمه
موٌنث عاصم، نگه دارنده، محافظ، ( مؤنث عاصِم )
دختر
عربی عاصفه
باد تند و شدید، تندباد، ( مؤنث عاصِف )، عاصِف، معرب از سریانی
دختر
عربی، سریانی
طبیعت، مذهبی و قرآنی عبدالحی
یکی از نام های خداوند، بنده ی خدای زنده، بنده ی حی، که [حی] نامی است از نام های خدای تعالی ( هوالحی ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالماجد
بنده ی خدای بزرگوار، بنده ی خدای دارای مجد و بزرگی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عزالدین
آن که باعث عزت دین است، موجب کرامندی کیش و آیین، سبب عزت و ارجموجب کرامندی کیش و آیین، سبب عزت و ار ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن عواطف
مهربانیها، مهربانی، مهر، عاطفه ها، احساسات، الطاف
دختر
عربی عاطف
مهربان، برگرداننده
پسر
عربی عمید
عاشق و بی قرار، رئیس، حاکم، آن که منصب یا مقامی بزرگ دارد، عنوانی برای مقامات حکومتی در دوره ی ساما ...
پسر
عربی علا
بلندی مقام و مرتبه، بزرگی، رفعت
پسر
عربی علیم
دانا، آگاه، از نام های خداوند، آن که عملش محیط بر جمیع اشیاء باشد، یکی از نام های باری تعالی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عطریه
منسوب به عطر، معطر، خوشبو، ( عطر، ایه ( پسوند نسبت ) )
دختر
عربی عاقله
مؤنث عاقل، دارای عقل و فهم زیاد، ( مؤنث عاقل )، زنِ عاقل، عاقل، زنِ عاقل عاقل
دختر
عربی عبیر
نوعی ماده ی خوش بو کننده که از ترکیب مشک، گلاب، زعفران، و بعضی مواد دیگر تهیه می شد و آن را برای خو ...
دختر
عربی عبدالنور
بنده ی نور، ( نور از نام های خداوند )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالسمیع
بنده خداوند شنوا، بنده ی خدای شنوا، ( سمیع از نام های خداوند )
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی علی مهدی
ترکیب دو اسم علی و مهدی ( بلندمرتبه و هدایت شده )، از نام های مرکب، ( علی و مهدی )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عقیق
نام سنگی قیمتی به رنگ زرد و صورتی یا جگری، سنگی سلیسی و آبدار و قیمتی، که رنگ سرخ آن بسیار جالب است ...
دختر
عربی
طبیعت عبدالمعید
بنده ی خدای بازگرداننده، بنده ی خدای بازگشت دهنده
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی طاها
ترکیب دو اسم علی و طاها ( شریف و نام پیامبر )، از نام های مرکب، علی و طاها ( طه )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عصام
شرافت، شخصیت، فضیلت، ( در قدیم )، بند، ریسمان، طناب، ( به مجاز ) حفظ، نگه داری، ( به مجاز ) شرافت و ...
پسر
عربی عارفه زهرا
ترکیب دو اسم عارفه و زهرا ( دانا و نیکو )، ( اسم مرکب ) ( عارفه به معنی زن مشهور، زن شکیبا، نیکو، د ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالرافع
بنده ی خدای برپا دارنده و بلند کننده، [رافع از نام ها و صفات خداوند است]
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی پارسا
ترکیب دو اسم علی و پارسا ( بلندقدر و دانشمند )، از نام های مرکب، علی و پارسا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی عطرا
عطرآگین و خوش بو
دختر
عربی عدنا
جاودان، جاودانی، منسوب به عَدن به معنی جاودان، لذت، حظ، بهشتِ زمینی
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی عفرا
نوعی آهو، زن سفید، سفید، زمین سفید که هموار نشده، ( اعلام ) نام یک شاعره ی عرب
دختر
عربی عرشیان
ساکنان آسمان، ملائکه، فرشتگان، عرش ( عربی ) + ی ( فارسی ) + ان ( فارسی ) ملائکه
پسر، دختر
فارسی، عربی علی ابراهیم
ترکیب دو اسم علی و ابراهیم ( شریف و پدر مهربان )، از نام های مرکب، علی و ابراهیم، ( اعلام ) علی ابر ...
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی عبدالعلیم
ترکیب دو اسم عبد و علیم ( بنده و دانا )، بنده ی خدای دانا و آگاه
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عدی
جاهای مرتفع، جاهای بلند
پسر
عربی عاکف
گوشه گیرنده برای عبادت، ( در قدیم ) آن که در جایی مقدس برای عبادت اقامت دائم داشته باشد، معتکف، ( ب ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی عرشیا
ترکیب دو اسم علی و عرشیا ( شریف و ملکوتی )، از نام های مرکب، علی و عرشیا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی عبدالمعز
بنده ی خدای گرامی دارنده
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالواسع
بنده خداوند بخشنده و گشاینده، بنده ی خدای گشاینده و عطاکننده، ( اَعلام ) شاعر ایرانی [قرن هجری] که ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن علی عطا
ترکیب دو اسم علی و عطا ( بلند مرتبه و بخشیدن )، از نام های مرکب، علی و عطا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عاقل
دانا، هوشیار، آن که از سلامت عقل برخوردار است، آن که عقلش خوب کار می کند، دارای بهره ی هوشی بالا، خ ...
پسر
عربی عرفات
جای توقف حجاج در نزدیکی مکه، ( اَعلام ) ( = عرفه ) دشتی در حدود کیلومتری شرق مکه، در جنوب کوهی به ه ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی صدرا
ترکیب دو اسم علی و صدرا ( شریف و ارج دهنده )، از نام های مرکب، علی و صدرا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی جواد
ترکیب دو اسم علی و جواد ( شریف و بخشنده )، از نام های مرکب، علی و جواد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عطوفه
زنِ مهربان و با عاطفه
دختر
عربی علی سالار
ترکیب دو اسم علی و سالار ( شریف و بزرگ )، از نام های مرکب، ( علی و سالار
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی حسام
ترکیب دو اسم علی و حسام ( بلندقدر و شمشیر تیز )، از نام های مرکب، علی و حسام
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عطیه زهرا
ترکیب دو اسم عطیه و زهرا ( بخشش و نیکو )، از نام های مرکب، عطیه و زهرا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی عسل ناز
شیرین و زیبا، عسل زیبا و قشنگ، ( به مجاز ) ویژگی دختری که شیرین و قشنگ و زیباست
دختر
فارسی، عربی عصام الدین
بندِ دین، موجب شرافت دین، ( اَعلام ) لقب برخی از اشخاص در تاریخ
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علیمه
مونث علیم، دانا، آگاه، ( مؤنث علیم )
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی عمادحسین
ترکیب دو اسم عماد و حسین ( تکیه گاه و نیکو )، از نام های مرکب، عماد و حسین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عشیر
معاشر، خویش نزدیک، معاشِر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عما
ابر باران ریز
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی عاطی
بخشنده
پسر
عربی عبدالمحسن
بنده نیکوکار
پسر
عربی علی امین
ترکیب دو اسم علی و امین ( شریف و امانتدار )، از نام های مرکب، علی و امین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عطوفت
مهربانیِ بسیار
دختر
عربی علی طه
ترکیب دو اسم علی و طه ( شریف و طاها )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی فؤاد
ترکیب دو اسم علی و فواد ( شریف و قلب )، از نام های مرکب، ا علی و فؤاد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علیم ا
علیم، دانا، ا ( پسوند نسبت ) )
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی عترت
خویشاوندان، نزدیکان
دختر
عربی عدیل
بی همتا
پسر
عربی عشا
آغاز تاریکی بعد از غروب آفتاب، ( در قدیم ) زمانِ میان غروب آفتاب و طلوع فجر، شبانگاه، شامگاه
دختر
عربی عطرآگین
دارای بوی خوش، معطر، خوشبو، ( به مجاز ) دلپذیر و خوش
دختر
فارسی، عربی عاشق
دلباخته، دلداده، نام شاعر ایرانی قرن دوازدهم، عاشق اصفهانی
پسر
عربی عدل
دادگری، داد
پسر
عربی عدن
بهشت زمینی، جاویدان، ( در قدیم ) ( در ادیان ) جاویدان [بهشت]
دختر، پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی عرش
تخت، کرسی، ( در ادیان ) نامی که در روایات دینیِ آسمانی ورای همه ی آسمانها، جسم محیط به همه ی عالم، ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عروج
بالا رفتن، پیشرفت کردن، ترقی
پسر
عربی عضد
بازو، یار و یاور
پسر
عربی عطارد
نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی، نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی که نماد ...
پسر
عربی
کهکشانی عفاف
پرهیزکاری، پاکدامنی
دختر
عربی عفیف
پای بند به اصول اخلاقی، پارسا و پرهیزکار، دارای عفت، ( عفت، به علاوه پای بند به اصول اخلاقی، پرهیزک ...
پسر، دختر
عربی عناب
میوه ای به رنگ قرمز که خواص درمانی فراوانی دارد
دختر
عربی عنبر
ماده ای چرب، خوشبو، و معطر، و معطر که از معده یا روده نوعی ماهی گرفته می شود و امروزه در عطرسازی به ...
دختر
عربی عندلیب
بلبل
پسر
عربی
پرنده عنقا
مرغی افسانه ای، سیمرغ
دختر
عربی عنیف
سخت گیر
پسر
عربی عارف پاشا
عارف ( عربی ) + پاشا ( فارسی )، پادشاه دانا و آگاه
پسر
عربی، فارسی عارف حسین
ترکیب دو اسم عارف و حسین ( دانا و نیکو )، از نام های مرکب، ( عارف و حسین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عالم تاج
عالم ( عربی ) + تاج ( فارسی ) آن که چون تاجی بر سر عالم می درخشد
دختر
عربی، فارسی عباس مهدی
ترکیب دو اسم عباس و مهدی ( بسیار شجاع و هدایت شده )، از نام های مرکب، عباس و مهدی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالامین
بنده امین و درستکار، بنده پروردگار که مورد اعتماد و امانت دار است
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالحسن
بنده حسن
پسر
عربی عبدالخالق
بنده پروردگار، نام پدر بیدل شاعر قرن یازدهم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی