اسم عربی با حرف ا - صفحه 4

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

اعجاز/ejaz/

معجزه


پسر

عربی
اعراف/aerāf/

جایی بین بهشت و دوزخ، ( در ادیان ) در اعتقاد برخی از مذاهب، برزخ، سوره ی هفتم از قرآن کریم دارای دو ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
اعلی/alā/

برتر، برگزیده، از نام های خداوند، نام سوره هشتاد و هفتم قرآن مجید، بالاتر، بلندتر، برگزیده از هر چی ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آفت

بلا، بلیه، کنایه از زیبایی و عشوه گری


دختر

عربی
افتخارالدین/eftekhar-od-din/

موجب افتخار دین


پسر

عربی
افخم/afkham/

ارجمند، بزرگ قدر، بزرگوار، گرانمایه


پسر

عربی
اثیر/asir/

شریف، کریم


پسر

عربی
اثیرالدین

شریف و کریم در دین، نام قصیده سرایی معروف در قرن ششم، اثیرالدین اخسیکتی


پسر

عربی
احدرضا/a.-rezā/

ترکیب دو اسم احد و رضا ( یکتا و خشنود )، از نام های مرکب، ا احد و رضا


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
احرار/ahrār/

آزادگان، آنان که از وابستگی ها و تعلقات، به ویژه وابستگی های مادی آزادند


پسر

عربی
احصا/ehsā/

شمردن، شمارش، آمارگیری، سرشماری


دختر

عربی
احمد پاشا/a.-pāšā/

ترکیب دو اسم احمد و پاشا ( پسندیده تر و بزرگ )، از نام های مرکب، ا احمد و پاشا


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
احمد حسن/a.-hasan/

ترکیب دو اسم احمد و حسن ( پسندیده تر و نیکو )، از نام های مرکب، ا احمد و حسن


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
احمدصادق/a.-sādeq/

ترکیب دو اسم احمد و صادق ( پسندیده تر و راستگو )، از نام های مرکب، احمد و صادق


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
احمدهادی/a.-hādi/

ترکیب دو اسم احمد و هادی ( پسندیده تر و راهنما )، از نام های مرکب، احمد و هادی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
احنف/ahnaf/

کسی که در دین پایدارتر است، ( اَعلام ) احنف ابن قیس: [قرن اول هجری] از سرداران عرب که در فتح بخشهای ...


پسر

عربی
احور/ahvar/

سیاه چشم مانند آهو


پسر

عربی
اشتیاق/eštiyāq/

رغبت بسیار، شوق، آرزومندی، ( در تصوف ) کشش و مجذوب شدن عاشق به معشوق


دختر

عربی
اشجان/ašjān/

غم ها


دختر

عربی
اشراق/ešrāq/

درخشیدن، روشن شدن، تابان شدن، درخشش، نورافشانی، ( به مجاز ) روشنی، نور، ( در فلسفه ) شناخت حقیقت از ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
اشرس/ashras/

مرد دلاور، دلیر، نام یکی از صحابه پیامبر ( ص )


پسر

عربی
اشرف/ašraf/

گرانمایه تر، شریف تر، شریف ترین، والاترین، ( در قدیم ) بالاتر


دختر، پسر

عربی
اشرف الدین

شریف تر در دین


پسر

عربی
اشعیا

نجات یهوه، نام یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل


پسر

عربی
ابو/abo/

پدر


پسر

عربی
ابوالحسین/abol hossein/

پدر حسین، کنیه آهو


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ابوالعباس/abol-abbas/

پدر عباس، کنیه شیر


پسر

عربی
ابوالعلا

پدر علا کنیه پرستو


پسر

عربی
ابوالفرج

پدر فرج، کنیه غذایی مرکب از برنج و گوشت و شکر


پسر

عربی
استبرق/'estabraq/

پارچه نرم و لطیف


دختر

عربی
اسدالدین

آن که در دفاع از دین مانند شیر شجاع است


پسر

عربی
اسعد الدین/aseadoddin/

خوشبخت در دین، سعیدالدین، نیک بخت در دین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
اسفار/asfar/

سوار، سپیدی های روز، مسافرت ها، معرب اسوار از نامهای تاریخی


پسر

عربی
آمن/āman/

ایمن، بی خوف


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آمنا/āmanā/

امین شده، صورت دیگر آمنه، زن ایمان آورنده


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
امید محمد/o.-mohammad/

ترکیب دو اسم امید و محمد ( آرزو و ستوده )، از نام های مرکب، ی امید و محمد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
امیدحسین/o.-hoseyn/

ترکیب دو اسم امید و حسین ( آرزو و نیکو )، از نام های مرکب، ی امید و حسین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
امیدمهدی/o.-mahdi/

ترکیب دو اسم امید و مهدی ( آرزو و هدایت شده )، از نام های مرکب، ی امید و مهدی


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
امیر اسحاق/a.-eshagh/

ترکیب دو اسم امیر و اسحاق ( فرمانروا و خندان )


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
امیر داوود/a.-davud/

ترکیب دو اسم امیر و داوود ( پادشاه و محبوب )


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
امیر رشید/a.-rašid/

ترکیب دو اسم امیر و رشید ( فرمانروا و شجاع )، امیر و پادشاه رستگار، حاکم دلیر و شجاع، ( اَعلام ) لق ...


پسر

عربی
انهار/anhār/

جوی های بزرگ و پرآب، ( جمع نَهر ) جوی ها، یا جوی های بزرگ و پرآب


دختر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
انوشتکین/anush takin/

پهلوان جاودانی، از نامهای تاریخی، انوش ( فارسی ) + تکین ( ترکی )


پسر

ترکی، فارسی، عربی

تاریخی و کهن
آنوشه/anosheh/

خوشی و شادی، داماد، پادشاه نوجوان


پسر

عربی
انیم/anim/

انام، خلق، آفریدگان


پسر

عربی
ال یاسین/elyāsin/

الیاس، ( = الیاس )


پسر

عربی
الاهه/elahe/

الهه


دختر

عربی
التجا/eltejā/

پناه بردن، پناه جستن، پناه جوئی


دختر

عربی
التیام/eltiyām/

صلح و آشتی، به هم آوردن، سر به هم آوردن، پیوسته شدن، سازواری میان دو چیز


دختر

عربی
انتظار/entezar/

چشم به راه بودن، امید، نگرانی


پسر

عربی
اینانا/inānā/

الهه عشق، ( اَعلام ) اینانا که از بانوی قدرتمندی به نام «نین گال» Ningal زاده شد، در اساطیر سومری م ...


دختر

عربی

تاریخی و کهن
امام قلی

امام ( عربی ) + قلی ( ترکی )، غلام امام، نام پسر کوچک تر نادر شاه افشار


پسر

عربی، ترکی
آیت الله

نشانه خداوند


پسر

عربی
ایتا/itā/

( مصدر ) دادن


دختر

عربی
ایثار/isār/

از خود گذشتگی، فداکاری، برگزیدن، بخشش، عطا، کرامت کردن، نفع دیگری با دیگران را بر نفع خود ترجیح داد ...


دختر، پسر

عربی
امیر عارف/a.-āref/

ترکیب دو اسم امیر و عارف ( فرمانروا و دانا )، از نام های مرکب، ی امیر و عارف


پسر

عربی
امیر فراز/a.-farāz/

ترکیب دو اسم امیر و فراز ( فرمانروا و اوج )، ( به مجاز ) امیر بزرگ و والا مقام، پادشاه بلند مرتبه


پسر

فارسی، عربی
امیر هانی/a.-hani/

ترکیب دو اسم امیر و هانی ( پادشاه و مسرور )


پسر

عربی
امیراتابک/a.-atābak/

ترکیب دو اسم امیر و اتابک ( فرمانروا و پادشاه )، از نام های مرکب، ( امیر و اتابک


پسر

ترکی، عربی
امیراردوان/a.-ardavān/

ترکیب دو اسم امیر و اردوان ( فرمانروا و نگهبان درستکاران )، امیر و پادشاه نگهبان درستکاران


پسر

فارسی، عربی
امیرارسام/a.-arsām/

ترکیب دو اسم امیر و ارسام ( فرمانروا و آرشام )، از نام های مرکب، ه امیر و اَرسام


پسر

فارسی، عربی
امیرارشا/a.-aršā/

ترکیب دو اسم امیر و ارشا ( فرمانروا و دلیرمرد )، از نام های مرکب، ه امیر و اَرشا


پسر

عربی
امیرارشان/a.-aršān/

ترکیب دو اسم امیر و ارشان ( فرمانروا و دلیر )، از نام های مرکب، ه امیر و اَرشان


پسر

فارسی، عربی
امیرارشد/a.-aršad/

ترکیب دو اسم امیر و ارشد ( فرمانروا و بزرگتر )، امیر بزرگتر، پادشاه بزرگتر و رشیدتر


پسر

عربی
امیرآرمن/a.-ārman/

امیر آریایی منش


پسر

فارسی، عربی
امیرآرمین/a.-ārmin/

ترکیب دو اسم امیر و آرمین ( فرمانروا و دلیر )، از نام های مرکب، ه امیر و آرمین


پسر

فارسی، عربی
امیرآریان/a.-āryān/

ترکیب دو اسم امیر و آریان ( فرمانروا و آزاده )، از نام های مرکب، ه امیر و آریان


پسر

فارسی، عربی
امیراسعد/a.-asead/

ترکیب دو اسم امیر و اسعد ( فرمانروا و نیک بخت )، خوشبخت ترین امیر، پادشاه بهروز، حاکم خوشبخت


پسر

عربی
امیرافراز/a.-afrāz/

ترکیب دو اسم امیر و افراز ( فرمانروا و افراشتن )، امیر بلند مرتبه، فرمانروای بلند پایه


پسر

فارسی، عربی
امیرافشین/a.-afšin/

ترکیب دو اسم امیر و افشین ( فرمانروا و لقب تمامی پادشاهان اسروشنه )، از نام های مرکب، ه امیر و اَفش ...


پسر

فارسی، عربی
امیراقبال/a.-eqbāl/

ترکیب دو اسم امیر و اقبال ( فرمانروا و خوشبختی )، پادشاه نیکبخت، حاکم بهروز و خوشبحت، امیر دارای طا ...


پسر

عربی
امیرالدین/amiroddin/

پادشاه دین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیران/amirān/

منسوب به امیر، فرمانروا، ( امیر، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اعلام ) نام چند روستا در اردستان، تهران و خ ...


پسر

فارسی، عربی
امیراکبر/a.-akbar/

ترکیب دو اسم امیر و اکبر ( فرمانروا و بزرگتر )، از نام های مرکب، ه امیر و اکبر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرایوب/a.-ayyub/

ترکیب دو اسم امیر و ایوب ( فرمانروا و بازگشت به سوی خدا )، از نام های مرکب، ی امیر و ایّوب


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
امیرآیین/a.-āyin , ā’in/

ترکیب دو اسم امیر و آیین ( فرمانروا و روش )، از نام های مرکب، ه امیر و آیین ( آئین )


پسر

فارسی، عربی
امیرباربد/a.-bārba(o)d/

ترکیب دو اسم امیر و باربد ( فرمانروا و منزلت )، از نام های مرکب، ه امیر و باربد


پسر

فارسی، عربی
امیرباقر/a.-bāqer/

ترکیب دو اسم امیر و باقر ( فرمانروا و بسیار دانا )، از نام های مرکب، ه امیر و باقر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیربرنا/a.-bornā/

ترکیب دو اسم امیر و برنا ( فرمانروا و جوان )، امیر جوان، پادشاه جوان


پسر

فارسی، عربی
امیربهامین/a.-bahāmin/

ترکیب دو اسم امیر و بهامین ( فرمانروا و فصل بهار )، از نام های مرکب، ( امیر و بَهامین


پسر

فارسی، عربی
امیربهتاش/a.-behtāš/

ترکیب دو اسم امیر و بهتاش ( فرمانروا و شریک خوب )، از نام های مرکب، ه امیر و بِهتاش


پسر

ترکی، فارسی، عربی
امیربهراد/a.-behrād/

ترکیب دو اسم امیر و بهراد ( فرمانروا و جوانمرد نیکو )، از نام های مرکب، ه امیر و بِهراد


پسر

فارسی، عربی
امیربهنود/a.-behnud/

ترکیب دو اسم امیر و بهنود ( فرمانروا و پسر عزیز )، از نام های مرکب، ه امیر و بهنود


پسر

عربی
امیرپدرام/a.-pedrām/

ترکیب دو اسم امیر و پدرام ( فرمانروا و آراسته )، از نام های مرکب، ه امیر و پدرام


پسر

فارسی، عربی
امیرتارخ/a.-tārokh/

ترکیب دو اسم امیر و تارخ ( فرمانروا و نام پدر حضرت ابراهیم )، از نام های مرکب، ه امیر و تارخ


پسر

عربی، عبری
امیرتوهان/amir-tohan/

ترکیب دو اسم امیر و توهان ( فرمانروا و خشم )


پسر

فارسی، عربی
امیرثامن/a.-sāmen/

ترکیب دو اسم امیر و ثامن ( فرمانروا و هشتم )، از نام های مرکب، ه امیر و ثامن


پسر

عربی
امیرجاوید/a.-jāvid/

ترکیب دو اسم امیر و جاوید ( فرمانروا و جاویدان )، امیر و پادشاه جاوید و جاودان


پسر

فارسی، عربی
امیرجهاد/amir-jahad/

ترکیب دو اسم امیر و جهاد ( فرمانروا و مبارزه )


پسر

عربی
امیرحامد/amir-hamed/

ترکیب دو اسم امیر و حامد ( فرمانروا و ستایشگر )


پسر

عربی
امیرحامی/a.-hāmi/

ترکیب دو اسم امیر و حامی ( فرمانروا و پشتیبان )، از نام های مرکب، ه امیر و حامی


پسر

عربی
الله داد

الله ( عربی ) + داد ( فارسی ) داده خداوند


پسر

فارسی، عربی
الله نظر

کسی که نظرکرده خداست


دختر

فارسی، عربی
المیس/elmais/

درختی با پوست تنه ی صاف به رنگ خاکستری تیره، ( عربی، اِلمَیس ) ( = داغداغان ) ( در گیاهی ) درختی با ...


دختر

عربی
الها/elhā/

شادی آوردن، ( مصدر باب افعال از لهوء )، بسیار بخشش کردن، به شنیدن آواز مشغول شدن


دختر

عربی
الهه ناز/e.-nāz/

الهه ی زیبا و قشنگ، ( الهه، ناز= زیبا و قشنگ )، ( به مجاز ) زیباروی قشنگ


دختر

فارسی، عربی
اکسیر/eksir/

کیمیا، جوهری گدازنده که ماهیت اجسام را تغییر می دهد و کامل تر سازد


دختر

عربی، یونانی

تاریخی و کهن
اکلیل

تاج


دختر

عربی
اکوان/akvān/

مخلوقات، موجودات، هست شدن ها


پسر

عربی

تاریخی و کهن
امیرحسام الدین/a.-hesāmoddin/

ترکیب دو اسم امیر و حسام الدین ( فرمانروا و شمشیر دین )، از نام های مرکب، ه امیر و حسام الدین


پسر

عربی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر عربیاسم دختر عربی