اسم با حرف ر - صفحه 5

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

رونیاس/roniyās/

روناس، نام یک گیاه، ( = روناس )


دختر

کردی

طبیعت
رونیسا/ronisa/

درخشان و تابان


دختر

فارسی، یونانی
روهات/rohat/

طلوع خورشید


دختر

کردی
روهام/roham/

نام یکی از پهلوانان ایرانی در شاهنامه فردوسی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
روهان/rohan/

نیک سیرت و پارسا، زاهدان دین زرتشت را گویند، مرکب از روه به معنای سیرت نیک + پسوند نسبت


پسر

فارسی
روومانگ/revomang/

روومانگ


دختر

کردی
روکال/rokal/

دختر سفیدروی و زیبا


دختر

کردی
رنانه/rannāne/

بسیار پرطنین، بسیار طنین انداز و پر سر و صدا


دختر

عربی
رنیم


نامشخص
رنین/ranin/

نغمه، آوا، آهنگ، صوت، صوت همراه با گریه


دختر

عربی
ره بین/rahbin/

راه بین، راه شناس، ( = راه بین )، ( در قدیم ) ( به مجاز ) دانا، عارف، آگاه از حقایق امور، راه نما، ...


پسر

فارسی
رهاب/ro(a)hāb/

نوا و سه گاه، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه های شور


دختر

فارسی

هنری
رهادخت/r.-dokht/

دختر وارسته، دختر نجات یافته و آزاد


دختر

فارسی
رهام الدین/rehāmoddin/

بارانِ دین، ( به مجاز ) نعمت و بخشش دین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
رهامیر/rohamir/

ترکیبی از اسم های رهام و امیر


پسر

فارسی، عربی
رهبان/rahbān/

محافظ راه، نگهبان راه، ( به مجاز ) راهنما، [اگر رهبان ( عربی ) باشد به معنی آن که در ترس از خدا مبا ...


پسر

فارسی
رهنما/rahnamā/

راه نما، بلد راه، دلیل


پسر

فارسی
رهوا/rahva/

آرام گرفتن


پسر

عربی
رهور/rahvar/

راهوار، ( به مجاز ) چابک


پسر

فارسی
رهیاب/rah yāb/

راه یاب، آن که به جایی راه پیدا می کند، ( = راه یاب ) آن که به جایی یا مقصودی راه پیدا می کند


پسر

فارسی
رهیار/rahyār/

راه شناس، راه نما، دارنده ی راه


پسر

فارسی
روا/ravā/

جایز، لایق، سزاوار، شایسته، [اگر به کسر «ر» ( رِوا ) خوانده شود به معنی بارداری، برومندی، فراوانی و ...


دختر

فارسی
رئو

مهربان، عاطفه، از نامهای خداوند


پسر

عربی
رؤیا/ro’yā/

( عربی ) خواب، آنچه در خواب بینند، ( به مجاز ) چهره ی زیبا و مطلوبی است که در عالم خواب دیده شود، ر ...


دختر

عربی
رائ ف/raef/

بسیار مهربان


پسر

عربی
رائیک/raeek/

پسندیده و دوست داشتنی


پسر

اوستایی
رابحه/rabehe/

با سود، سود آور


دختر

عربی
رابر/rabar/

پیشوا و رهبر


پسر

کردی
رابو/rabo/

نام گلی از گلهای بهاری


دختر

فارسی

گل
رابونا/rabona/

بزرگتر


پسر

فارسی
رابیا/rabiya/

مشهور، نامدار، معروف


دختر

فارسی
رابین/rabin/

معتمد


پسر

کردی
راتاناز/rātā nāz/

بخشنده، با شکوه، بخشنده باشکوه


دختر

فارسی
راتینا/rātinā/

صمغی که از درخت جاری می شود، ( یونانی، ratino ) ( = راثینا = راتینج ) صمغی که از درخت جاری می شود


دختر

یونانی

طبیعت
راثین/rāsin/

سردار ایرانی که از گزنفون شکست خورد، سردار سپاه ایران درجنگ با سردار «سدمونی »


پسر

فارسی

تاریخی و کهن



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر