دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف م - صفحه 67
مناکره
منبت
منبر
منبسط
منبع
منبعث
منبل
منبه
منت
منت داری
منت داشتن
منت گذاشتن
منت کش
منت کشیدن
منتبه
منتج
منتجب
منتجع
منتجه
منتحل
منتخب
منتر
منتزع
منتسب
منتسخ
منتشا
منتشر
منتصب
منتصر
منتظر
منتظم
منتعش
منتفع
منتفی
منتقد
منتقش
منتقض
منتقل
منتقم
منتمی
منتها
منتهز
منتهض
منتهک
منتهی
منتکس
منثلم
منثور
منج
منجح
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72