دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف ب - صفحه 15
برخچ
برخفچ
برخه
برخوابه
برخور
برخورد
برخوردار
برخورداری
برخی
برد
برد عجوز
بردابرد
بردابرد زدن
بردار و ورمال
برداشت
برداشت کردن
برداشتن
بردبار
بردباری
بردست
بردگی
بردمنده
بردمیدن
بردمیده
بردن
بردنگ
برده
بردوز
بردک
بردیدن
بررسی
بررسیدن
برره
برروشن
برز
برزخ
برزگر
برزن
برزنت
برزنده
برزه
برزه گاو
برزکار
برزیدن
برس
برسام
برساوش
برسختن
برسم
برسیان
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20