خون گرمخوناخونده گرخونسردخونه خراب کنخونیارخونیدنخوهخویشتن داری کردنخیارخیار ترکخیار چنبر بزرگخیار گرگخیاطخیاطیخیالاتیخیانت ورزیدنخیرخیر اورتخیر پیریخیر گردخیر ندیدنخیر ندیدهخیرگشتنخیرهخیره بستنخیره چشمخیره سرخیره شدنخیره نگریستنخیزخیز اوردن جهت بلند کردنخیزرانخیزشخیسخیس خوردنخیساخیساندنخیسانندهخیسستنخیسناخیسنیدنخیشخیط شدهخیط کردنخیفخیگخیگم رهخیگولخیلی وخته