خون گرم

/xungarm/

مترادف خون گرم: باحرارت، بامحبت، باعاطفه، عطوف، رئوف، گرم، مهربان

متضاد خون گرم: خونسرد

معنی انگلیسی:
warm-blooded, sympathetic, affable, fiery, genial, hearty, sociable, warmhearted, warmblooded, warm-blooded, warm-hearted

لغت نامه دهخدا

خون گرم. [ گ َ ] ( ص مرکب ) مقابل خونسرد. رجوع به خون سرد شود. || مهربان. رؤوف. باعاطفه. بامهر. مهرورز. ( یادداشت مؤلف ). || انس گیرنده با همه. باهمه جوش. آنکه با همه بجوشد. آنکه زود الفت گیرد.

فرهنگ معین

(گَ ) (ص مر. ) ۱ - جانوری که خونش گرم باشد. ۲ - کنایه از: بامحبت .

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) ویژگی هریک از جانورانی که دمای بدنشان نسبت به دمای محیط تقریباً ثابت است، مانند پستانداران و پرندگان.
۲. [عامیانه، مجاز] مهربان و خوش خو.

واژه نامه بختیاریکا

جوشا؛ رِچا

دانشنامه عمومی

خون گرم یا درون گرما ( به انگلیسی: Endotherm ) ( از یونانی ἔνδον endon "در درون" و θέρμη thermē "گرما" ) ، جانداری است که دمای بدن خود را، عمدتاً با استفاده از گرمای آزادشده توسط عملکردهای درونی بدن، به جای تکیه تقریباً صرف به گرمای محیط، در دمای متابولیک مطلوب حفظ می کند. چنین گرمای تولیدشده درونی به طور عمده محصول پدیده سوخت ساز معمول جانور است، اما در شرایط سرمای بیش از حد یا فعالیت کم، یک خون گرم ممکن است سازوکارهای ویژه ای را به کار گیرد که به طور ویژه برای تولید گرما سازگار شده است. به عنوان مثال می توان به فعالیت عضلانی با عملکرد خاص مانند لرز و متابولیسم اکسیداتیو غیرمرتبط، مانند بافت چربی قهوه ای اشاره کرد. تنها پرندگان و پستانداران گروه های جانوری خون گرم جهانی هستند. برخی از تگوهای سیاه و سفید آرژانتینی، کوسه های لمنید، ماهی تن و بیل ماهی ها هم خون گرم هستند.
درون گرمایی در اواخر دوره پرمین، بین ۲۵۲ تا ۲۵۹ میلیون سال پیش آغاز شد. [ ۱]
عکس خون گرمعکس خون گرم
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

cordial (صفت)
خوشرو، خون گرم، خوش روی، صمیمی، چیز قلبی

genial (صفت)
خوشرو، خون گرم، خیر، خوش مشرب، خوش دماغ

affectionate (صفت)
مهربان، خون گرم

temperamental (صفت)
خون گرم، مزاجی، خویی

haematothermal (صفت)
خون گرم

hot-blooded (صفت)
با حرارت، خون گرم، مهیج، تندخو، اتشی مزاج

warm-blooded (صفت)
خون گرم، با روح

فارسی به عربی

حنون , دافی

پیشنهاد کاربران

خوش صحبت هم میشه؟
High - spirited
hot - blooded
دوست داشتنی
جوشش
گرم و صمیمی

بپرس