بر هم گرفتنبر و بند کردنبر و بوکوبر و دوزبر و گشبر وا بربر کلوبر کنار کردنبر یازیدنبرابرابربرادربرار زنبرار میموبرازابرازستنبرازنابرازندهبرازنیدنبرازیده کردنبراشبراشربرافراشتنبرافراشتهبرافروختن اتشبراقبرامبرام عالیبرامدگیبرامدنبرامدهبرانداز کردن و نگریستنبرانگیختنبرانگیخته شدن حس تعصب یا ترحم یا غیرهبرانکاردبراورد کردن وضعیت بدنیبراوردنبرایبرای اشاره به شخص منفور گفته می شودبرای امتحان کردنبرای ان که قسم دروغ نشودبرای ثواب در راه خداوندبرای خود احترام زیادی قائل شدنبرای رضای خداوندبربربربروبربریبربستنبربوبربیم