اوای نخراشیده و بلند هنگام جر و بحثاوای نهیب زدن به سگاوای نهیب زدن به گوسفنداناوای همانند زنگوله بزرگاوای وحشتناک ماراوای وحشتناک کردناوای کبوتراوای کبکاوای کل را بلند کردناوای کمکاوای کوچکاوایراوایلاوایی از گونه تپشت ولی بزرگتر از اناوایی از مردان در جشن ها و جنگ هااوایی برای ترساندن بزهااوایی برای ترساندن و راندن حیواناتاوایی برای راندن گله و گاوهااوایی برای نهیب بر الاغ و اگر هاش یعنی ا بصورت مد دار تلفظ گردد به معنی ایست یا ارام باش استاوایی برای نهیب زدن به سگاوایی برای هشدار یا راندن سگاوایی جهت امادگی کلیه اعضا برای گالهاوایی جهت بیان عدم رضایتاوایی جهت تحریک سگ به واکنشاوایی جهت تشجیعاوایی جهت تهییج و تحریک سگاوایی جهت تهییج و تحریک گاو نر به امیزشاوایی جهت راندن ماکیاناوایی جهت فراخواندن گوسفنداناوایی جهت فراخوانی بزغالهاوایی جهت فراخوانی سگاوایی جهت فراخوانی سگ اگر مکرر ادا شوداوایی جهت نهیب زدن به بزاوایی چون اوای پای حیوان که بسختی قابل شناسایی استاوایی مثل افتادن پول خورداوایی که هنگام داخل کردن مرغها و بره ها گفته می شوداوبااوباداوباراوباشاوبراوبرزناوبناوبوردناوبیناوپرتاوت کردن بیماریاوتاراوتال بیناوتر