یک گام به پیش، دو گام به پس ( بحران در حزب ما ) عنوان کتابی است از رهبر انقلاب سوسیالیستی روسیه و بنیانگذار شوروی ( ولادیمیر لنین ) ، که در سال ۱۹۰۴ منتشر شده است. این اثر مهمترین کتاب در زمینهٔ دکترین مارکسیستی حزب پرولتری می باشد.
دومین کنگره احزاب سوسیال دموکرات روسیه به دلیل فشارهای دولت تزاری در انگلستان به سال ۱۹۰۳ برگزار شد. هدف این کنگره متحد کردن احزاب کوچک سوسیالیستی روسیه و تشکیل یک حزب بزرگتر بود. اعضای کنگره متشکل از دو جریان متضاد بودند، جریان اکثریت ( بلشویک ) که طرفداری از لنین می کردند و براساس آنچه که لنین می گفت خواهان تشکیل یک حزب سیاسی واحد از نخبگان انقلابی، تشکیل یک روزنامه واحد و انجام اعمال سیاسی براساس تاکتیک های منظم بودند.
جریان دیگر، اقلیت ( منشویک ) ، که با سیاست ها و تفکرات لنین مخالف بودند و خواهان تشکیل اتحادیه های کارگری و مبارزه اقتصادی با دولت و مخالف تشکیل یک حزب با قوانین متصلب و پیروی از مرکزیت بودند. همچنین منشویک ها راضی نمی شدند که تابع تصمیمات بلشویک ها باشند. برهمین اساس در سال ۱۹۰۴ لنین با هدف یکپارچه کردن حزب و تسلط تفکرات خود به تحقیق و تفحص در متون مذاکرات و قطعنامه های منتشر شده توسط کنگره پرداخت و حاصل آن کتابی با عنوان «یک گام به پیش، دو گام به پس» شد. لنین با انتشار این کتاب سعی در متحد کردن همه اعضا و از بین بردن شکست های قبلی داشت تا حزب بتواند بصورت واحد به مبارزه سیاسی براساس کار حزبی و تاکتیک های مشخص و گام به گام با تزاریسم بپردازد. [ ۲] [ ۳]
لنین در همان پیشگفتار کتاب نشانهٔ خود را به روی منشویک ها گرفت و انتقادات فراوانی چه در عرصهٔ عمل و چه در عرصهٔ ژورنالیسم، به آنها وارد کرد. [ ۴] منشویک ها به رهبری پلخانف، تروتسکی و بعدها مارتوف ( او ابتدا طرفدار لنین بود اما بعد از تشکیل کنگره دوم به جمع مخالفان لنین پیوست ) که لنین آنها را اپورتونیست می خواند در عرصهٔ عمل اولاً خواهان مبارزه اقتصادی با دولت توسط اتحادیه های کارگری بودند و دوماً در عمل حزبی مخالف پیروی اقلیت از اکثریت بودند و انتقادات فراوانی به سیاست های حزبی داشتند و این سیاست های مرکزیت گرا را با عناوینی چون بروکراسی و فشار خشن مکانیکی تخطئه می کردند. در عرصهٔ ژورنالیسم نیز این افراد در نشریهٔ «ایسکرای نو» ( ایسکرای قدیم در دست بلشویک ها و لنین بود ) قلم می زدند و تفکرات خود را پراکنده می کردند. لنین در کتاب «یک گام به پیش دو گام به پس» خود به این چالش ها چنین پاسخ می دهد که اول ) حزب سوسیالیستی نباید محدود به کارهای سندیکایی شود و حزب که متشکل از نخبگان انقلابی است باید پیشرو باشد و کارگر را با خود همراه کند، دوم ) حزب باید دارای انسجام و وحدت تشکیلاتی باشد و همه اعضا ( منظور منشویک ها ) هم باید از مرکزیت پیروی کنند ( سانترالیسم دموکراتیک ) تا حزب متحد بتواند با همراه کردن کارگران به مبارزه با سرمایه داری بپردازد. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدومین کنگره احزاب سوسیال دموکرات روسیه به دلیل فشارهای دولت تزاری در انگلستان به سال ۱۹۰۳ برگزار شد. هدف این کنگره متحد کردن احزاب کوچک سوسیالیستی روسیه و تشکیل یک حزب بزرگتر بود. اعضای کنگره متشکل از دو جریان متضاد بودند، جریان اکثریت ( بلشویک ) که طرفداری از لنین می کردند و براساس آنچه که لنین می گفت خواهان تشکیل یک حزب سیاسی واحد از نخبگان انقلابی، تشکیل یک روزنامه واحد و انجام اعمال سیاسی براساس تاکتیک های منظم بودند.
جریان دیگر، اقلیت ( منشویک ) ، که با سیاست ها و تفکرات لنین مخالف بودند و خواهان تشکیل اتحادیه های کارگری و مبارزه اقتصادی با دولت و مخالف تشکیل یک حزب با قوانین متصلب و پیروی از مرکزیت بودند. همچنین منشویک ها راضی نمی شدند که تابع تصمیمات بلشویک ها باشند. برهمین اساس در سال ۱۹۰۴ لنین با هدف یکپارچه کردن حزب و تسلط تفکرات خود به تحقیق و تفحص در متون مذاکرات و قطعنامه های منتشر شده توسط کنگره پرداخت و حاصل آن کتابی با عنوان «یک گام به پیش، دو گام به پس» شد. لنین با انتشار این کتاب سعی در متحد کردن همه اعضا و از بین بردن شکست های قبلی داشت تا حزب بتواند بصورت واحد به مبارزه سیاسی براساس کار حزبی و تاکتیک های مشخص و گام به گام با تزاریسم بپردازد. [ ۲] [ ۳]
لنین در همان پیشگفتار کتاب نشانهٔ خود را به روی منشویک ها گرفت و انتقادات فراوانی چه در عرصهٔ عمل و چه در عرصهٔ ژورنالیسم، به آنها وارد کرد. [ ۴] منشویک ها به رهبری پلخانف، تروتسکی و بعدها مارتوف ( او ابتدا طرفدار لنین بود اما بعد از تشکیل کنگره دوم به جمع مخالفان لنین پیوست ) که لنین آنها را اپورتونیست می خواند در عرصهٔ عمل اولاً خواهان مبارزه اقتصادی با دولت توسط اتحادیه های کارگری بودند و دوماً در عمل حزبی مخالف پیروی اقلیت از اکثریت بودند و انتقادات فراوانی به سیاست های حزبی داشتند و این سیاست های مرکزیت گرا را با عناوینی چون بروکراسی و فشار خشن مکانیکی تخطئه می کردند. در عرصهٔ ژورنالیسم نیز این افراد در نشریهٔ «ایسکرای نو» ( ایسکرای قدیم در دست بلشویک ها و لنین بود ) قلم می زدند و تفکرات خود را پراکنده می کردند. لنین در کتاب «یک گام به پیش دو گام به پس» خود به این چالش ها چنین پاسخ می دهد که اول ) حزب سوسیالیستی نباید محدود به کارهای سندیکایی شود و حزب که متشکل از نخبگان انقلابی است باید پیشرو باشد و کارگر را با خود همراه کند، دوم ) حزب باید دارای انسجام و وحدت تشکیلاتی باشد و همه اعضا ( منظور منشویک ها ) هم باید از مرکزیت پیروی کنند ( سانترالیسم دموکراتیک ) تا حزب متحد بتواند با همراه کردن کارگران به مبارزه با سرمایه داری بپردازد. [ ۳]