لغت نامه دهخدا
- یوزباشی گری ؛ عمل و شغل یوزباشی : مشارالیه عمده ترین امراء ارکان دولت باهره... و خدمت ایالت و حکومت و سلطنت و یوزباشی گری و تیول و مواجب قاطبه قورچیان برطبق عرض قورچی باشی و تعلیقه وزراء اعظم شفقت می شده. ( از تذکرةالملوک ص 7 ).
|| در دوره قاجاریه منصبی بود بی عده معلوم رؤسای فراشان را و پس از آن دهباشی بود. ( یادداشت مؤلف ).
یوزباشی. ( اِخ ) دهی است از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان ، واقع در 40000گزی جنوب باختری قیدار و 28000گزی راه مالرو عمومی ، با 177 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
فرهنگ فارسی
رئیس صدتن . توضیح این کلمه اصلا اصطلاح نظامی است به معنی درجهداری که فرمانده صد نفر باشد و نظیر آن است ده باشی مین باشی ینجه باشی و نظایر آن ... ولی اکنون به صورت لغتی تحقیر آمیز و سبک کننده ممکن است بکاررود وکسی رادرمقام تحقیرو استخفاف یوزباشی بخوانند: فلانکس بااین دک و پوزش یوز باشی خوش آب و هوا هم هست .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
یوزباشی (قره تاش). یوزباشی ( به ترکی استانبولی: Yüzbaşı ) یک منطقهٔ مسکونی در ترکیه است که در قره تاش ( شهر ) واقع شده است. [ ۱] [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: یوزباشی (قره تاش)
مترادف ها
یوزباشی، رئیس دسته صد نفر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
رئیس صد نفر در ترکی اصطلاحا یوزباش میگن
یوز در ترکی یعنی ۱۰۰ و باش یعنی راس ، سرور ، فرمانده ، رییس
یوز در ترکی یعنی ۱۰۰ و باش یعنی راس ، سرور ، فرمانده ، رییس
به رئیس صد نفر در ترکی اصطلاحا یوزباش میگن
یوز در ترکی یعنی ۱۰۰ و باش یعنی راس ، سرور ، فرمانده ، رییس
یوز در ترکی یعنی ۱۰۰ و باش یعنی راس ، سرور ، فرمانده ، رییس
- آقا /رئیس
- فرمانده و رئیس صد نفر
- فرمانده و رئیس صد نفر
فراشی که سردستۀ صد نفر باشد، فراش باشی، سردستهٔ پیشخدمتان