[ویکی فقه] «ابوالمفاخر یحیی بن احمد باخرزی»، از مشایخ و عارفان کبرویه و نواده شیخ ابوالمعالی باخرزی است.
ظاهرا ابوالمفاخر یحیی بن احمد باخرزی در کرمان به دنیا آمد و نخستین استاد و مرشد او، پدرش شیخ احمد بود که از وی خرقه گرفت. وی پس از مرگ پدر ، در ۶۹۶ ق، به سیر و سیاحت در ایران ، شام و مصر پرداخت و از بسیاری از مشایخ صوفیه ، محدثان و مفسران شهرها، چون شیخ فخر الدین مجندری (مجندرانی) در تبریز ، شیخ کمال الدین عذری در قاهره و شیخ حسام الدین رومی در قدس ، تلقین ذکر، خرقه و اجازه روایت یافت و کتاب های مهم صوفیه چون مصابیح ، عوارف المعارف ، فصوص الحکم و آثار ابن سبعین را نزد آنان خواند.
فعالیتها
وی سرانجام در ۷۱۲ ق به بخارا رفت و در خانقاه جدش ابوالمعالی سیف الدین، در محله فتح آباد، ساکن شد و به ارشاد و تعلیم پرداخت. وصف ابن بطوطه از خانقاه و ضیافت شیخ که او را بعد از ۷۳۰ ق در بخارا دیده و شبی را درخانقاهش بسربرده است، نشانگر منزلت و عظمت باخرزی و گستره نفوذ اوست. علاوه بر آن، وقف نامه ای را که ابوالمفاخر از اوقاف خویش ترتیب داده نیز گویای نفوذ خاندان باخرزی در آنجاست. روستاها، زمین ها و آبادی های بسیاری جزو موقوفات این «وقف نامه» است. او پس از خود، سرپرستی آن موقوفات را به حاجی عبدالله ابن محمد و اخی عبد الصمد بن حسن فتح آبادی واگذار کرد.سند خرقه باخرزی از دو طریق به سلسله کبرویه متصل است. از سویی به واسطه پدرش و نیز شیخ لطیف الدین نوری به سیف الدین باخرزی و سلسله کبرویه می رسد و از سوی دیگر، از طریق شیخ فخرالدین مجندری به شهاب الدین سهروردی و سعد الدین حموی ، از بزرگان طریقت کبرویه، به این سلسله منتهی می شود. وی علاوه بر آن، از طریق شیخ کمال الدین عذری مغربی، با تصوف مغرب و مصر و بزرگان آن سرزمین ها و نیز با ابن علوی و ابن سبعین و اندیشه های آنان ارتباط می یابد. با آنکه باخرزی، از شیخ کمال الدین عذری، با احترام خاصی نام برده و حتی آداب و اصول خانقاه را نیز نزد او فراگرفته، اما بیشتر به عنوان یک عارف کبروی شناخته شده و خود او نیز در کتاب اوراد الاحباب از نجم الدین کبری با عنوان «شیخنا» یاد کرده است.
وفات
وی سرانجام در ۷۳۶ ق در محله فتح آباد بخارا درگذشت و در همان جا، در جانب شرقی قبر جدش سیف الدین، به خاک سپرده شد. در جوار آرامگاه او، دو تن از فرزندانش: برهان الدین شهید و روح الدین شیخ داوود، مدفون اند.
آثار و تالیفات
...
ظاهرا ابوالمفاخر یحیی بن احمد باخرزی در کرمان به دنیا آمد و نخستین استاد و مرشد او، پدرش شیخ احمد بود که از وی خرقه گرفت. وی پس از مرگ پدر ، در ۶۹۶ ق، به سیر و سیاحت در ایران ، شام و مصر پرداخت و از بسیاری از مشایخ صوفیه ، محدثان و مفسران شهرها، چون شیخ فخر الدین مجندری (مجندرانی) در تبریز ، شیخ کمال الدین عذری در قاهره و شیخ حسام الدین رومی در قدس ، تلقین ذکر، خرقه و اجازه روایت یافت و کتاب های مهم صوفیه چون مصابیح ، عوارف المعارف ، فصوص الحکم و آثار ابن سبعین را نزد آنان خواند.
فعالیتها
وی سرانجام در ۷۱۲ ق به بخارا رفت و در خانقاه جدش ابوالمعالی سیف الدین، در محله فتح آباد، ساکن شد و به ارشاد و تعلیم پرداخت. وصف ابن بطوطه از خانقاه و ضیافت شیخ که او را بعد از ۷۳۰ ق در بخارا دیده و شبی را درخانقاهش بسربرده است، نشانگر منزلت و عظمت باخرزی و گستره نفوذ اوست. علاوه بر آن، وقف نامه ای را که ابوالمفاخر از اوقاف خویش ترتیب داده نیز گویای نفوذ خاندان باخرزی در آنجاست. روستاها، زمین ها و آبادی های بسیاری جزو موقوفات این «وقف نامه» است. او پس از خود، سرپرستی آن موقوفات را به حاجی عبدالله ابن محمد و اخی عبد الصمد بن حسن فتح آبادی واگذار کرد.سند خرقه باخرزی از دو طریق به سلسله کبرویه متصل است. از سویی به واسطه پدرش و نیز شیخ لطیف الدین نوری به سیف الدین باخرزی و سلسله کبرویه می رسد و از سوی دیگر، از طریق شیخ فخرالدین مجندری به شهاب الدین سهروردی و سعد الدین حموی ، از بزرگان طریقت کبرویه، به این سلسله منتهی می شود. وی علاوه بر آن، از طریق شیخ کمال الدین عذری مغربی، با تصوف مغرب و مصر و بزرگان آن سرزمین ها و نیز با ابن علوی و ابن سبعین و اندیشه های آنان ارتباط می یابد. با آنکه باخرزی، از شیخ کمال الدین عذری، با احترام خاصی نام برده و حتی آداب و اصول خانقاه را نیز نزد او فراگرفته، اما بیشتر به عنوان یک عارف کبروی شناخته شده و خود او نیز در کتاب اوراد الاحباب از نجم الدین کبری با عنوان «شیخنا» یاد کرده است.
وفات
وی سرانجام در ۷۳۶ ق در محله فتح آباد بخارا درگذشت و در همان جا، در جانب شرقی قبر جدش سیف الدین، به خاک سپرده شد. در جوار آرامگاه او، دو تن از فرزندانش: برهان الدین شهید و روح الدین شیخ داوود، مدفون اند.
آثار و تالیفات
...
wikifeqh: یحیی_باخرزی