یاشار کمال (آدانا ۱۹۲۳)
(نام کامل: یاشار کمال گوکْچه لی) نمایش نامه نویس، شاعر و روزنامه نگار ترک. از دورۀ متوسطه شعر می سرود و دربارۀ فرهنگ مردمی تحقیق و مطالعه می کرد. در ۱۹۵۰ به اتهام تبلیغات کمونیستی توقیف و بعد تبرئه شد. در ۱۹۵۱ به استانبول رفت و در دفتر روزنامه ای مشغول کار شد. با گزارش نویسی و سپس با نوشتن داستان های کوتاه کارش را شروع کرد. عضو کمیتۀ مرکزی حزب کارگر ترکیه بود و در ۱۹۶۵ نامزد حزب سیاسی شد. در ۱۹۷۱ بار دیگر به خاطر دیدگاه های سیاسی زندانی شد. در ۱۹۹۶ برای نوشتن مقالۀ «ابرهای سیاه بر فراز ترکیه»، که در آن سرکوب کردها را محکوم کرده بود، به بیست ماه حبس تعلیقی محکوم شد. مقالۀ او در کتابی با نام آزادی بیان در ترکیه منتشر شد، اما بعدها آن را توقیف کردند. او نویسنده ای واقع گرا و خلاق و سیاسی است. آثارش بیشتر دربارۀ زادگاهش و مردم آن و آداب معاشرت روستاییان و مشکلات آنان در تلاش برای بقاست. وجود عناصری از فرهنگ عامه و قصه های پریان از مشخصه های آن است. همیشه طبیعت در آثارش حضور دارد. وی جایزۀ ادبی نوبل و جوایز بسیار داخلی و خارجی، ازجمله جایزۀ بزرگ وزارت فرهنگ ترکیه (۱۹۹۳) و جایزۀ لوژیون دو نور فرانسه (۱۹۸۲) را برده است. در نخستین رمانش با نام اینجه ممد (۱۹۵۵، ترجمۀ فارسی) قهرمان داستان نوعی رابین هُود تُرک است. در سه گانۀ خود بادی از دشت (۱۹۶۰)، زمین آهن است و آسمان مس (۱۹۶۳) و گیاه بی زوال (۱۹۶۸) قهرمان روستایی دیگری را به تصویر کشیده است. داستان های آناتولی (۱۹۶۷)؛ افسانۀ هزار گاو نر (۱۹۷۱)؛ حلبی (در ترجمۀ فارسی، با نام بدرقه)؛ قصۀ قره غاز (۱۹۷۶)؛ قهر دریا؛ ارباب های آقچاساز؛ ستون خیمه؛ پرندگان هم رفته اند (۱۹۷۸)؛ داستان کوتاه گرمای زرد؛ و چند نمایش نامه از دیگر آثار اوست.
(نام کامل: یاشار کمال گوکْچه لی) نمایش نامه نویس، شاعر و روزنامه نگار ترک. از دورۀ متوسطه شعر می سرود و دربارۀ فرهنگ مردمی تحقیق و مطالعه می کرد. در ۱۹۵۰ به اتهام تبلیغات کمونیستی توقیف و بعد تبرئه شد. در ۱۹۵۱ به استانبول رفت و در دفتر روزنامه ای مشغول کار شد. با گزارش نویسی و سپس با نوشتن داستان های کوتاه کارش را شروع کرد. عضو کمیتۀ مرکزی حزب کارگر ترکیه بود و در ۱۹۶۵ نامزد حزب سیاسی شد. در ۱۹۷۱ بار دیگر به خاطر دیدگاه های سیاسی زندانی شد. در ۱۹۹۶ برای نوشتن مقالۀ «ابرهای سیاه بر فراز ترکیه»، که در آن سرکوب کردها را محکوم کرده بود، به بیست ماه حبس تعلیقی محکوم شد. مقالۀ او در کتابی با نام آزادی بیان در ترکیه منتشر شد، اما بعدها آن را توقیف کردند. او نویسنده ای واقع گرا و خلاق و سیاسی است. آثارش بیشتر دربارۀ زادگاهش و مردم آن و آداب معاشرت روستاییان و مشکلات آنان در تلاش برای بقاست. وجود عناصری از فرهنگ عامه و قصه های پریان از مشخصه های آن است. همیشه طبیعت در آثارش حضور دارد. وی جایزۀ ادبی نوبل و جوایز بسیار داخلی و خارجی، ازجمله جایزۀ بزرگ وزارت فرهنگ ترکیه (۱۹۹۳) و جایزۀ لوژیون دو نور فرانسه (۱۹۸۲) را برده است. در نخستین رمانش با نام اینجه ممد (۱۹۵۵، ترجمۀ فارسی) قهرمان داستان نوعی رابین هُود تُرک است. در سه گانۀ خود بادی از دشت (۱۹۶۰)، زمین آهن است و آسمان مس (۱۹۶۳) و گیاه بی زوال (۱۹۶۸) قهرمان روستایی دیگری را به تصویر کشیده است. داستان های آناتولی (۱۹۶۷)؛ افسانۀ هزار گاو نر (۱۹۷۱)؛ حلبی (در ترجمۀ فارسی، با نام بدرقه)؛ قصۀ قره غاز (۱۹۷۶)؛ قهر دریا؛ ارباب های آقچاساز؛ ستون خیمه؛ پرندگان هم رفته اند (۱۹۷۸)؛ داستان کوتاه گرمای زرد؛ و چند نمایش نامه از دیگر آثار اوست.
wikijoo: یاشار_کمال_(آدانا_۱۹۲۳)