یادگار

/yAdegAr/

مترادف یادگار: یادبود، یادمان، خاطره، یادواره

معنی انگلیسی:
commemoration, memory, memorial, fetish, hangover, heritage, keepsake, memento, relic, remembrance, reminiscences, souvenir

فرهنگ اسم ها

اسم: یادگار (پسر) (فارسی) (تلفظ: yād (e) gār) (فارسی: يادگار) (انگلیسی: yadgar)
معنی: خاطره، ماندگار، اثر، نشان، به جا مانده از کسی، آنچه از کسی یا چیزی باقی می مانَد و خاطره ی او را در اذهان زنده نگه می دارد، یاد، یادگاری، ( به مجاز ) فرزند خلف به جا مانده از پدر و جد، جانشین، وارث، ماندنی، ( اَعلام ) ) ماهنامه تاریخی و ادبی فارسی که به وسیله ی عباس اقبال در سالهای، شمسی در تهران منتشر شد، ) یادگار محمّد: [قرن هجری] شاهزاده تیموری، پسر بایسنقر، که در سال قمری سلطان ابوسعید را کشت و در جنگ با سلطان حسین بایقرا شکست خورد، آنچه از کسی یا چیزی باقی می ماند، به صورت پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند یادگارعلی، یادگارمحمد
برچسب ها: اسم، اسم با ی، اسم پسر، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

یادگار. [ دْ / دِ ] ( اِ مرکب ) اثر. نشان. ( غیاث اللغات ). هر چیزی که از کسی یادآوری می کند و شخص را به یاد وی می اندازد.( ناظم الاطباء ). نشان خیر که از کسی باقی بماند. ( آنندراج ).آنچه کسی برای تذکار خود باقی می گذارد و آنچه از اشخاص بر جای می ماند ویاد آنان را در خاطرها و اذهان نگاه می دارد اعم از فرزند و جانشین ، و مرده ریگ و دیگر چیزها بازمانده ازکسی یا چیزی که خاطره او را زنده کند :
چو اغربرث و نوذر نامدار
سیاوش که بُد از کیان یادگار.
فردوسی.
جهان یادگار است و ما رفتنی
ز مردم نماند جز از گفتنی.
فردوسی.
شتروار بار گران دو هزار
پسندیده چیز ازدر یادگار.
فردوسی.
پسر بد خردمند او را چهار
که بودند ازو در جهان یادگار.
فردوسی.
به ایران و توران تویی شهریار
ز شاهان یکی پرهنر یادگار.
فردوسی.
بدان یافتی خلعت از شهریار
همان عهد و منشور از اویادگار.
فردوسی.
چنین گفت کای نامور شهریار
ز شاهان گیتی یکی یادگار.
فردوسی.
همه پاک پروردگار منید
همان از پدر یادگار منید.
فردوسی.
سخنها نه از یادگار توبود
که گفتار آموزگار تو بود.
فردوسی.
همی خواستی آشکار و نهان
کزو یادگاری بود در جهان.
فردوسی.
همان پند تو یادگار منست
سخنهای تو گوشوارمنست.
فردوسی.
پدر بر پدر شاه و هم شهریار
ز نوشیروان در جهان یادگار.
فردوسی.
بدو گفت فرزانه ای شهریار
تویی از پدرتخت را یادگار.
فردوسی.
یکی نامه ای نو کنم ز این نشان
کجا یادگار است از آن سرکشان.
فردوسی.
بدانید کو یادگار من است
بنزد شما زینهار من است.
فردوسی.
بزدگردن نوذر تاجدار
ز شاهان پیشین بُد او یادگار.
فردوسی.
برو ( بهرام ) داد و گفت این ز من یادگار
همی دار با خودکه آید به کار.
فردوسی.
بنزد نیا یادگار از پدر
نیا پروریده مر او را به بر.
فردوسی.
گرانمایه دستور با شهریار
چنین گفت کای از کیان یادگار.
فردوسی.
بیابد ز من خلعت شهریاربیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یادگاری: چیزی که برای یادبودبه کسی بدهند، اثرونشان که کسی ازخودباقی بگذارد
( اسم ) ۱- آنچه از کسی بجای ماند ویاد او را در خاطرها نگهدارد. ۲- آنچه کسی بدوستی دهد بعنوان تذکاردوستی . ۳- آنچه کسی برای تذکار خود باقی گذارد.

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - یادبود، آنچه که از کسی به جا ماند و خاطرة او را زنده نگه دارد. ۲ - آنچه که به دوستی دهند تا در یاد دوست بمانند، یادگاری .

فرهنگ عمید

۱. چیزی که برای یادآوری و یادبود به کسی بدهند.
۲. اثر و نشان که کسی از خود باقی بگذارد: یادگار جهان شدی و مباد / که جهان از تو یادگار شود (مسعودسعد: ۱۲۰ ).

دانشنامه عمومی

یادگار (فیلم ۱۹۸۴). یادگار ( انگلیسی: Yaadgaar ) یک فیلم در ژانر درام به کارگردانی داساری نارایانا رائو است که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به کمال حسن، پونام دیلون، و سانجیو کومار اشاره کرد.
عکس یادگار (فیلم ۱۹۸۴)

یادگار (فیلم ۲۰۲۰). یادگار ( به انگلیسی: Relic ) فیلمی محصول سال ۲۰۲۰ و به کارگردانی ناتالی اریکا جیمز است. در این فیلم بازیگرانی همچون گری اولدمن، امیلی مورتیمر، رابین نوین و بلا هیتکوت ایفای نقش کرده اند.
عکس یادگار (فیلم ۲۰۲۰)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

ماهنامۀ ادبی، اجتماعی، علمی و تاریخی، چاپ تهران. به مدیرمسئولی و سردبیری عباس اقبال آشتیانی. نخستین شمارۀ آن در شهریور ۱۳۲۳ش، به چاپ رسید که تا ۱۳۲۸ش ادامه داشت. وابسته به مؤسسۀ اطلاعات بود. مرام و روش مجله، همان گونه که دست اندرکاران در شمارۀ نخست آورده اند، شناساندن گذشته و اکنون ایران بوده است. آنان معتقد بودند که در جهت حفظ زبان فارسی گام برمی دارند و زبان مجله را به گونه ای انتخاب کرده بودند که تا جایی که امکان دارد همه فهم باشد. هیئت تحریریه بر چاپ مطالبی مثل قصه ها و حکایت ها و افسانه های محلی و جغرافیای ایران تأکید داشت. از دیگر مطالب آن تحقیق در مسائل تاریخی و ذکر ترجمۀ احوال بزرگان و نیز معرفی کتاب های کمیاب و نسخه های خطی بود. از نویسندگانی که با این مجله همکاری می کردند می توان به عبدالحسین نوایی، محمد قزوینی، سعید نفیسی، محمد صدر هاشمی، و علی اصغر حکمت اشاره کرد. یادگار هر سال در ۱۰ شماره چاپ می شد، فهرست مقالات هر سال نیز در انتهای آخرین شماره چاپ می شد.

جدول کلمات

یادبود

مترادف ها

token (اسم)
نشانی، نشان، نشانه، ژتون، رمز، یادبود، علامت، اجازه ورود، یادگار، یادگاری، علامت رمزی، کلمه رمزی، علامت مشخصه، بلیط ورود

relic (اسم)
اثر، عتیقه، یادگار، ماترک، اثار مقدس

evocation (اسم)
احضار، یادگار، احاله به دادگاه بالاتر، احالهء پرونده

memorial (اسم)
یادبود، عرضه داشت، یادگار، عریضه، لوحه یادبود

memory (اسم)
یادبود، یادگار، خاطر، خاطره، حافظه، یاد

souvenir (اسم)
یادبود، یادگار، ره اورد، سوغات

فارسی به عربی

اثر , حاجة تذکاریة , حفل تابینی

پیشنهاد کاربران

یادگار یک مجله به زبان فارسی بود که از سال ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۹ در مجموع در ۵۰ شماره در تهران منتشر شد. سردبیر آن عباس اقبال آشتیانی ( ۱۸۹۶–۱۹۵۵ ) ، مورخ و ملی گرای ایرانی، بود. مجله یادگار به پژوهش درمورد ادبیات و تاریخ ایران می پرداخت.
یادگار
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/یادگار_(مجله)
یادینه. یادینه ها. یادداشت. یادگار. یادگاری. یادینگی. یادگارینه ( ها ) . ماندگار ( ی ) . ماندنی. ماند. بِمانَد. باشد. بایستد. ایستادنی. تاریخ . تاریخی. تاریخات. گفتنی. . . . . . . شنیدنی. بِشنُفتَنی.
آیه
اثر
اثر و یاد بود به جا مانده
واژهٔ ( ( سرباز ) ) یادگار آن دوره است.
یادگار: در پهلوی ایاتگار ayātgār بوده است.
( ( از این نامور نامهٔ شهریار،
به گیتی، بمانم یکی یادگار. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 211 )

خاطره . به یاد ماندنی

معنی کلمه یادگار در زبان لری بختیاری
یاد::خاطره
گار::روزگار . دوران.
یاد روزگار جوانی
کلمه لر بختیاری
شوگار ( شب گار ) ::به تمام ایام شب هرروز
شبگار می گویند

بپرس