گیلو

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

گیلو. ( اِ ) گیلوئی. قسمت فاصله مابین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچبری کنند و به منزله گلوی طاق و سقف است و هنوز هم به همین عبارت در زبان عموم هست ولی در فرهنگها ضبط نشده است. ( گنجینه گنجوی یا دفتر هفتم حکیم نظامی ص 136 ) :
صفه ای تا فلک سر آورده
گیلوی طاق او برآورده.
( گنجینه گنجوی ).
رجوع به گیلویی شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) قسمت فاصل. بین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچ بری کنند و آن بمنزل. گلو ی طاق و سقف است : صفه ای تا فلک سر آورده گیلوی طاق او بر آورده ( نظامی هفت پیکر . چا . استانبول ۲۱۱ چا . ارمغان . ۲۵۴ )
گیلوئی . قسمت فاصل. مابین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچبری کنند و بمنزل. گلوی طاق و سقف است و هنوز هم بهمین عبارت در زبان عموم هست ولی در فرهنگها ضبط نشده است .

فرهنگ معین

(اِ. ) = گیلوئی : قسمت فاصلة بین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچ بری کنند و آن به منزلة گلوی طاق و سقف است .

فرهنگ عمید

قسمت بالای دیوار در زیر سقف که بر آن نقاشی و گچ بری کنند.

پیشنهاد کاربران

بپرس