گیل کلا

لغت نامه دهخدا

گیل کلا.[ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان زانوس رستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر. واقع در 40هزارگزی جنوب نوشهر و 9هزارگزی پول. محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه آن 400 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، ارزن و لبنیات و شغل اهالی زراعت است. زمستان برای تأمین معاش به قشلاق کجور میروند و شغل بیشتر آنها زغال سوزی و چوب بری است. در کوههای آن معدن مس و طلا وجود دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

گیل کلا. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قشلاق کلارستاق بخش چالوس شهرستان نوشهر. واقع در 6500 گزی باخترچالوس کنار رودخانه سردآب رود و 2هزارگزی جنوب شوسه چالوس به شهسوار. محلی دشت و هوای آن معتدل و مرطوب و سکنه آن 200 تن است. آب آن از رودخانه سردآب رود تأمین میشود. محصول آن برنج و مختصر مرکبات و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان قشلاق کلارستاق بخش چالوس شهرستان نوشهر . واقع در ۶۵٠٠ گزی باختر چالوس کنار رودخانه سرد آب رود و ۲ هزار گزی جنوب شوسه چالوس به شهسوار .

گویش مازنی

/gil kalaa/ از توابع زانوس رستاق کجور - از توابع کلارستاق چالوس

پیشنهاد کاربران

بپرس