گویچه

/guyCe/

مترادف گویچه: گلبول، گویک

معنی انگلیسی:
ball, globule, corpuscle, small globe

لغت نامه دهخدا

گویچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) گوی کوچک. گوی خرد. گویک. گوچه. رجوع به گوچه شود. || در تداول علمی آن را بجای گلبول به کار برند. رجوع به گلبول شود.

فرهنگ فارسی

۱ - گوی کوچک گویک . ۲ - گلبول .
گوی کوچک کوی خرد

فرهنگ عمید

= گلبول

فرهنگستان زبان و ادب

{ballotini, glass beads, glass balls, glass ballotini, balls of glass} [مهندسی بسپار] هریک از کره های شیشه ای شفاف بسیار کوچک در اندازه های مختلف که در پوش رنگ ها برای بازتابش نور، در لاستیک ها برای پخت و در پلاستیک ها برای جلوگیری از جمع شدگی به کار می رود متـ . گویچۀ شیشه ای
{blood cell/ globule (fr. )} [زیست شناسی] هریک از یاخته های شناور در خون

دانشنامه آزاد فارسی

گویْچه (corpuscle)
در زیست شناسی، جسم کوچک. این اصطلاح گاهی برای اشاره به یاخته های خونی ازجمله گویچه های سفید و قرمز به کار می رود.

جدول کلمات

گلبول

مترادف ها

corpuscle (اسم)
ذره، گلبول، گویچه، تنیزه، جسمک

spherule (اسم)
گویچه، کره کوچک، گوی کوچک، جسم کروی کوچک

پیشنهاد کاربران

گویچ یا گویچه در زبان لری و لکی به معنای زالزالک هست. میوه کوچک و گویی شکل که به رنگ های زرد و قرمز در اواخر تابستان و اوایل پاییز به وفور و به صورت وحشی در لرستان یافت می شود
ابرهای نسبتاََ کوچک از گاز و غبار کیهانی وجود دارد که چون حاجب نورند در زمینه یڪ سحابی به شکل نقاط گرد یا تقریباََ گردی قابل رؤیتند و بدین سان �گویچه� Globule نامیده میشوند
■گوی و گوک در ترکی یعنی آسمان و آبی
■گوی به سبزه نیز گفته میشد
■گویچک یا گویچح به دختر میگن و صفت زیبا و باطراوت را برای آن دختر دارد
■به آقای به اصطلا کشاورز؛؛؛؛؛؛؛
《تورو سنه نه》نغض کننده حرف شماست چرا که سنه ن یعنی بتوچه بترکی و شما تو یعنی شما هم به ان افزدوید ؟!
...
[مشاهده متن کامل]

■■■■■■■■■■■
مثال این اشکال شما؛؛؛؛
کلمه دوقلو ؛ ( دهخدا ) دوقولو یا دوغولو از دوغماق یعنی زاییدن ترکی و معنی همزاد است
□دهخدا توضیح داده به اشتباه میگن ۲ قلو ۳ قلو چرا؟!
□چون با ۲ لو ( پسوند ترکی ) که در ورق هم استعمال میشود در ترکی پسوند چنتایی هست و درست نیست
👈نوشته آقای دهخدا

گویچه همان گوی کوچک است و چون گلبول تقریبا شبیه یک گوی کوچک هست، معادل آن گویچه می باشد
گلبول

بپرس