گوگرد

/gugerd/

معنی انگلیسی:
sulfur, brimstone, sulphur

لغت نامه دهخدا

گوگرد. [ گ ِ ] ( اِ ) در اوراق مانوی به پهلوی گوگیرد . جسمی است بسیط و جامد به رنگ زرد لیمویی ، بی مزه و بی بو، وزن مخصوص آن 1/95 است و در114/5 درجه ذوب میشود و در 440/5 درجه به جوش می آید. گوگرد در طبیعت بوفور به صورت سولفورها یا سولفاتها یا به صورت اصلی خویش در حوالی کوههای آتشفشانی یافت میشود. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). رجوع به لاروس و کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی ص 135 شود. جوهری است که آن را کبریت هم میگویند و آن چهار نوع میباشد سفید و زرد و سرخ و سیاه. ( از برهان ) :
گر برفکند گرم دم خویش به گوگرد
بی پود ز گوگرد زبانه زند آتش.
منجیک.
بدان ماند بنفشه بر لب جوی
که بر آتش نهی گوگرد بفخم.
منجیک.
بنفشه طبری خیل خیل سربر کرد
چو آتشی که ز گوگرد بردویده کبود.
منجیک.
واندر کوه های وی [ ماوراءالنهر ] همه داروها است که از کوه خیزد، چون ناک و زرنیخ و گوگردو نوشادر. ( حدود العالم ).
همی ریخت گوگردش اندر میان
چنین باشد افسون و رای کسان.
فردوسی.
چو آتش که گوگرد یابد خورش
گرش در نیستان بود پرورش.
فردوسی.
از امل بیمار دل را هیچ نگشاید از آنک
هرگز از گوگرد تنها کیمیایی برنخاست.
خاقانی.
همانا که بر جای ترکیب خاک
ز ترکیب گوگرد بود آن مغاک.
نظامی.
دوزخ گوگرد شد این تیره دشت
ای خنک آن کس که سبک تر گذشت.
نظامی.
گفتم آن سفر کدام است گفت گوگرد پارسی خواهم به چین بردن. ( گلستان ).
- امثال :
گوگرد به فارس بردن . رجوع به زیره به کرمان... شود. ( امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1334 ).
هرگز از گوگرد تنها کیمیایی برنخاست .
خاقانی ( از امثال و حکم دهخدا ج 4 ص 1970 ).
رجوع به احمر در همین لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) شبه فلزی است که از ایام قدیم شناخته شده است . عنصری است جامد و برنگ زرد لیمویی بی مزه و بی بو وزن مخصوص آن ۱/۹۵ است و در ۱۱۴/۵ درجه ذوب شود و در ۴۴٠/۵ درجه بجوش میاید . گوگرد در آب محلول است و بهترین حلالش سولفور دو کربن است . گوگرد در طبیعت بوفور بصورت سولفور ها یا در حوالی کوههای آتشفشان یافت میشود . گوگرد حرارت و الکتریسته را هدایت نمیکند از اینجهت عایق خوبی است و بهمین مناسبت در صنعت از ترکیب گوگرد و کائوچو جسمی بنام ابونیت میسازند که عایقی نیک است . کبریت : و اندر کوههای وی (ماورائ النهر ) همه دارو ها است که از کوه خیزد چون ناک و زرنیخ و گوگرد و نوشادر . توضیح اگر گوگرد مذاب را بطور بطئ سرد کنند بشکل سوزنهای منشوری شکل متبلور میشود و اگر آن را دفعه سرد کنند بصورت یک رشت. کش دار در میاید و در صورتیکه گوگرد و محلول در سولفور دو کربن تبخیر شود گوگرد در ته ظرف بشکل ۸ وجهی متبلور میگردد . یا گوگرد احمر . ۱ - فسفر سرخ . ۲ - اکسیر مصنوع در غایت سرخی گوگرد سرخ کبریت احمر : گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست بشناس قدر خویش که گوگرد احمری . ( سعدی ) یا گوگرد سرخ . گوگرد احمر : که بود آنکه او ساخت شنگرف رومی ز گوگرد سرخ وز سیماب لرزان ? ( ناصر خسرو ) یا گوگرد سرخ زردشتی . آتش هیزم افروخته : آتشی زو نشاط را پشتی کان گوگرد سرخ زردشتی . ( هفت پیکر )

فرهنگ معین

(گِ ) [ په . ] (اِ. ) عنصری با علامت شیمیایی S ، جامد و زردرنگ و قابل اشتعال ، معادن آن بیشتر نزدیک کوه های آتشفشان است ، در صنعت کبریت سازی مصرف زیاد دارد.

فرهنگ عمید

ماده معدنی فلزمانند، زرد رنگ، عایق الکتریسته، حلال در بنزین که به حالت ترکیب در سولفات ها و سولفورها وجود دارد و در حرارت ۱۱۰ درجۀ سانتی گراد ذوب می شود و در صنعت برای ساختن کبریت به کار می رود، در طب نیز برای معالجۀ امراض پوستی به کار می رود.
* گوگرد احمر: [قدیمی]
۱. گوگرد سرخ، فسفر سرخ.
۲. اکسیر به رنگ سرخ.
۳. [مجاز] هرچیز کمیاب: گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست / بشناس قدر خویش که گوگرد احمری (سعدی۲: ۶۷۸ ).

دانشنامه عمومی

گوگرد ( به انگلیسی: Sulfur ) در جدول تناوبی در سمت چپ کلر، زیر اکسیژن و بالای سلنیم جای گرفته است و نماد شیمیایی آن S و عدد اتمی آن ۱۶ است. [ ۲] اکتشاف این عنصر به پیش از تاریخ بازمی گردد. [ ۳] [ ۴]
گوگرد یک نافلز بدبو، بدمزه[ ۵] و چند ظرفیتی است که به وفور به شکل بلورهای زرد رنگ یافت می شود. گوگرد از بین برنده کک است و برای کود و کشاورزی مفید است. گوگرد عنصری مهم برای همهٔ موجودات زنده است؛ برای نمونه می توان به حضور گوگرد در ساختار آمینواسیدها و پروتئینها اشاره کرد. این عنصر به صورت اولیه در کودها استفاده می شود؛ ولی به صورت گسترده تر در باروت، ملیّن ها، کبریت ها و حشره کش ها نیز به کار گرفته می شود.
گوگرد یکی از عناصر مهم برای گیاه است و بعد از ازت، فسفر و پتاسیم چهارمین عنصر ضروری گیاه به شمار می آید. گوگرد در ساختار پروتئین های گیاه شرکت دارد و برای عملکرد آنزیم ها اهمیت فراوانی دارد. گوگرد در گیاهان به صورت سولفات جذب می شود و این سولفات در ساختمان دو آمینواسید مهم متیونین و سیستئین وجود دارد.
گوگرد که نام انگلیسی آن Sulphur می باشد از زمان های باستان شناخته شده بود. [ ۶] این عنصر با نام Brimstone در اسفار پنجگانه کتاب مقدس آمده است. [ ۴] هومر نیز گوگرد حشره کش را در قرن ۹ قبل از میلاد ذکر کرده بود. در سال ۴۲۴ قبل از میلاد قبیله Bootier دیوارهای یک شهر را با سوزاندن مخلوطی از زغال و گوگرد سوزانیده و خراب کردند. در قرن ۱۲ در چین باروت که مخلوطی از نیترات پتاسیم ( KNO۳ ) کربن و گوگرد بود کشف شد.
کیمیاگران اولیه برای گوگرد نماد مثلثی که در بالای یک خط قرار داشت در نظر گرفته بودند. این کیمیاگران از روی تجربه می دانستند که عنصر جیوه می تواند با گوگرد ترکیب شود. [ ۳]
سوگند یا سئوکند یا سائوکنتا ( اوستایی ) در اصل به معنای گوگرد بوده است. در دوران گذشته یکی از روش های نهایی اثبات اتهام یا برائت متهمان، خوراندن آب گوگرد به آنان بوده است. چنانچه متهم بعد از خوردن گوگرد یا همان سوگند زنده می ماند، حکم به برائت وی می دادند. اصطلاح سوگند خوردن که تأکید شخص بر صحت گفته هایش است، در اصل از همین آیین گرفته شده است. [ ۷]
در اواخر دهه ۱۷۷۰ آنتوان لاووازیه توانست مجامع علمی را متقاعد کند که گوگرد یک عنصر است و نه یک ترکیب. [ ۸]
عکس گوگردعکس گوگردعکس گوگردعکس گوگردعکس گوگردعکس گوگرد
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

گوگرد (sulphur)
عنصری غیرفلزی، زرد کم رنگ، شکننده، با نماد S ، عدد اتمی ۱۶، و جرم اتمی نسبی ۳۲.۰۶۴. به سه شکل آلوتروپی وجود دارد. دو شکل بلوری، که براساس آرایش اتم ها در بلور به صورت تک شیبی و لوزی شکل متبلور می شوند، و یک گونۀ بی شکل. در هوا با شعله آبی رنگ می سوزد و بوی خفه کننده ای تولید می کند. در آب نامحلول است، ولی در دی سولفید کربن محلول است. گوگرد عایق الکتریکی خوبی است. عمدتاً برای تولید اسید سولفوریک مصرف می شود و برای عمل آوردن سنگ فسفات و ساخت کودهای شیمیایی کاربرد دارد. در ساخت کاغذ، کبریت، و باروت، و وسایل آتش بازی به کار می رود و در وکانیزه کردن لاستیک، داروسازی، و ساخت حشره کش ها کاربرد دارد. در طبیعت به فراوانی در مناطق آتشفشانی یافت می شود. در حالت عنصری به صورت جامدی بلوری یافت می شود. از اجزای سازنده پروتئین هاست و از زمان های گذشته آن را می شناخته اند. سالانه ۲۰ تا ۵۰میلیون تن گوگرد از اقیانوس ها به شکل دی متیل سولفید (دی اِم اِس) وارد اتمسفر می شود که به هوای دریا بوی تازگی می دهد. دی اِم اِس از تجزیه نمکی حاصل می شود که نوعی جلبک دریایی آن را برای حفظ تعادل اسمزیاش تولید می کند. (← اسمز). فعالیت های انسانی نیز سالانه حدود ۵۰ میلیون تن گوگرد آزاد می کند. وجود گوگرد در مواد معدنی گیاهان ضروری است. بنا به تحقیقات صورت گرفته در آلمان (۱۹۹۵)، کاهش انتشار گوگرد در اروپا باعث افزایش بیماری های ناشی از کمبود گوگرد در غلات و گیاهان دیگر، به خصوص در اعضای خانوادۀ براسیکا، و مخصوصاً در دانه های روغنی شده است.

مترادف ها

brimstone (اسم)
گوگرد

sulfur (اسم)
گوگرد، اصل احتراق

sulphur (اسم)
گوگرد، اصل احتراق

پیشنهاد کاربران

آقای محترم خراسان بزرگ فقط افغانستان نیست
بخش هایی از ایران، ترکمنستان و افغانستان ( شامل بخش هایی از فرارود هم ذکر شده که می تواند مناطقی از تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان
منابع ها. دبیرسیاقی، محمد ( تابستان ۱۳۷۵ ) ، �نامهای کسان و جایها و نسبتها و قبیله ها و کتابها�، سفرنامه، به کوشش به کوشش محمد دبیرسیاقی. ناصرخسرو، زوار، شابک ۹۶۴ - ۴۰۱ - ۰۰۹ - ۴
...
[مشاهده متن کامل]

وبگاه خبرگزاری حیات
�ایران؛ از آغاز تا اسلام� رومن گریشمن، ترجمه محمد معین، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۲.
مسالک و ممالک اصطخری٫ ابواسحاق ابراهیم اصطخری، به اهتمام ایرج افشار، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۰
سفرنامه ابن حوقل - ایران صورةالارض، ترجمه دکتر اکبر شعار، انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۶
احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم؛ ابوعبدالله محمد مقدسی، ترجمه علینقی منزوی، انتشارات کومش ۱۳۸۵.
الاعلاق النفیسه ابن رسته
البلدان - کهن ترین متن جغرافیایی مسلمانان، احمدبن اسحاق یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۹۴
مسالک الممالک ابن خردادبه
تاریخ گردیزی؛ ضحاک بن محمود گردیزی، انتشارات دنیای کتاب ۱۳۶۳.
تاریخ بیهقی
جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی از لسترانج
جغرافیای حافظ ابروی هروی
معجم البدان یاقوت حموی بغدادی
تاریخ نیشابور٬ابوعبدالله حاکم نیشابوری؛ ترجمه محمدبن حسین خلیفه نیشابوری؛ مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی؛ انتشارات آگاه ۱۳۷۵.
ترجمه رساله قشیریه، ابوالقاسم قشیری٫ تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، ۱۳۶۱.
تذکرةالاولیا عطار نیشابوری، تصحیح محمد استعلامی، چ سوم ۱۳۶۰
پیران خراسان، دکتر جواد نوربخش٬ انتشارات یلداقلم. دفتر اول: ۱۳۸۱ شابک ۶ـ۰۳ـ۵۷۴۵ـ۹۶۴ ثبت کتابخانه ملی: ۳۵۵۹–۸۱م.
پیران خراسان، دکتر جواد نوربخش، دفتر دوم: ۱۳۸۱انتشارات یلداقلم، شابک: ۲ـ۳۲ـ۵۷۴۵ـ۹۶۴ ثبت کتابخانه ملی: ۳۵۵۹–۸۱م.
تاریخ تمدن ایران ساسانی؛ سعید نفیسی، تاریخ تمدن ایران ساسانی. تهران: ۱۳۸۳ انتشارات اساطیر، مرکز بین المللی گفتگوی تمدن ها
تذکره جغرافیای تاریخی ایران، واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترجمه حمید سردادور، نشر توس، ۱۳۸۶ شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۱۵۰۸۹.
از آبادیس خواهش می کنم متن منتشر کند.

در سرزمین خراسان ( افغانستان کنونی ) به واژهٔ کبریت، گوگرد می گویند.
در زبان لری بختیاری به کبریت گوگرد نیز میگویند
Sulfur
واژه گوگرد
معادل ابجد 250
تعداد حروف 5
تلفظ gugerd
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: gwgyrd] ( شیمی )
مختصات ( گِ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی gugerd
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی عمید
( په. ) گوگیرد ___ ( سان. ) گکرت ___به ترکی گوگورد

بپرس