گونه مهاجم ( به انگلیسی: Invasive species ) به موجود زنده ای گفته می شود که از پیش در یک زادبوم حضور نداشته و با معرفی شدن به آن زادبوم باعث برهم خوردن نظم طبیعی آن و ایجاد خسارت های اقتصادی، محیط زیستی یا بوم شناختی می شود. گونه مهاجم به دلیل آنکه به زادبوم معرفی شده وابستگی ندارد می تواند گونه های رقیب را کنار بزند و مانع از رشد و زایش دیگر گونه هایی شود که به صورت طبیعی در آن منطقه زندگی می کرده اند.
البته همۀ گونه های غیربومی زیان بار نیستند. گاهی گونه های غیربومی به خوبی جذب اکوسیستم شده و موقعیتی مانند گونه های بومی پیدا می کنند. مثل ماهی قرمز که در آمریکا یک گونه غیربومی است و به بسیاری از پهنه های آبی وارد شده اما هیچ گاه جمعیت آن افزایش بیش از حد پیدا نکرده است. ممکن است برخی از گونه ها حتی مفید هم باشند؛ برای مثال معرفی حدود ۲۰ نوع سوسک سرگین غلتان به استرالیا انفجار جمعیتی مگس ها را مهار کرده و موجب جمع آوری فضولات دامی و باروری بیشتر خاک هم شد. از طرف دیگر تعیین دقیق مفید بودن یا مضر بودن گونه نیز مورد بحث است. ماهی کپور برای پرورش ماهی به بسیاری از نقاط دنیا معرفی شده و با ورود به آب های طبیعی موجب از بین رفتن بسیاری از ماهی های بومی و برهم خوردن تعادل زیستی در محیط آبی شده اما صید آن از نظر اقتصادی منافعی به همراه داشته است.
هر کدام از گونه های مهاجم آسیب های مخصوص به خود را دارند. برخی از آنها ممکن است زنجیره غذایی یک اکوسیستم را در هم بریزند. برای مثال شانه دار دریایی مهاجم ( گردوی دریایی ) بر اثر فعالیت های انسانی وارد دریای کاسپین شده و به دلیل نداشتن دشمن طبیعی جمعیت آن بسیار افزایش پیدا کرده است. این حیوان از پلانکتون های جانوری تغذیه کرده و جمعیت این پلانکتون ها را به شدت کاهش داده است. از آن جا که پلانکتون ها غذای اصلی ماهی کیلکا و همۀ بچه ماهی هاست، شمار کیلکاها کاهش چشمگیری داشته و از آنجا که کیلکا مهم ترین غذای اکثر جانوران گوشت خوار دریا مثل ماهیان خاویاری، ماهی سفید و فک دریای کاسپین است، به جمعیت این گونه ها هم آسیب رسیده است و به این ترتیب کل زنجیره غذایی دریا با اختلال مواجه شده است.
گونه های مهاجم ممکن است کارکرد اکوسیستم را نیز تغییر دهند. برای مثال گیاه علفی برومیوس تکتوریوم[ ۱] الگوی آتش سوزی، و گیاه اسپارتینا آلترنیفلورا[ ۲] بازیافت مواد مغذی در خاک و گیاه تمر هندی هیدرولوژی را در اکوسیستم هایی که به آن وارد شده اند تغییر داده اند. همچنین گونه هایی که خویشاوند بسیار نزدیک گونه بومی باشند ممکن است با آن دورگه بدهند و اثرات نامطلوب دورگه گیری به کاهش جمعیت و انقراض گونه بومی منجر شود. برای مثال در کالیفرنیا گیاه اسپارتینا آلترنیفلورا از طریق دورگه گیری اسپارتینا فولیوسا[ ۳] را در خطر انقراض قرار داده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفالبته همۀ گونه های غیربومی زیان بار نیستند. گاهی گونه های غیربومی به خوبی جذب اکوسیستم شده و موقعیتی مانند گونه های بومی پیدا می کنند. مثل ماهی قرمز که در آمریکا یک گونه غیربومی است و به بسیاری از پهنه های آبی وارد شده اما هیچ گاه جمعیت آن افزایش بیش از حد پیدا نکرده است. ممکن است برخی از گونه ها حتی مفید هم باشند؛ برای مثال معرفی حدود ۲۰ نوع سوسک سرگین غلتان به استرالیا انفجار جمعیتی مگس ها را مهار کرده و موجب جمع آوری فضولات دامی و باروری بیشتر خاک هم شد. از طرف دیگر تعیین دقیق مفید بودن یا مضر بودن گونه نیز مورد بحث است. ماهی کپور برای پرورش ماهی به بسیاری از نقاط دنیا معرفی شده و با ورود به آب های طبیعی موجب از بین رفتن بسیاری از ماهی های بومی و برهم خوردن تعادل زیستی در محیط آبی شده اما صید آن از نظر اقتصادی منافعی به همراه داشته است.
هر کدام از گونه های مهاجم آسیب های مخصوص به خود را دارند. برخی از آنها ممکن است زنجیره غذایی یک اکوسیستم را در هم بریزند. برای مثال شانه دار دریایی مهاجم ( گردوی دریایی ) بر اثر فعالیت های انسانی وارد دریای کاسپین شده و به دلیل نداشتن دشمن طبیعی جمعیت آن بسیار افزایش پیدا کرده است. این حیوان از پلانکتون های جانوری تغذیه کرده و جمعیت این پلانکتون ها را به شدت کاهش داده است. از آن جا که پلانکتون ها غذای اصلی ماهی کیلکا و همۀ بچه ماهی هاست، شمار کیلکاها کاهش چشمگیری داشته و از آنجا که کیلکا مهم ترین غذای اکثر جانوران گوشت خوار دریا مثل ماهیان خاویاری، ماهی سفید و فک دریای کاسپین است، به جمعیت این گونه ها هم آسیب رسیده است و به این ترتیب کل زنجیره غذایی دریا با اختلال مواجه شده است.
گونه های مهاجم ممکن است کارکرد اکوسیستم را نیز تغییر دهند. برای مثال گیاه علفی برومیوس تکتوریوم[ ۱] الگوی آتش سوزی، و گیاه اسپارتینا آلترنیفلورا[ ۲] بازیافت مواد مغذی در خاک و گیاه تمر هندی هیدرولوژی را در اکوسیستم هایی که به آن وارد شده اند تغییر داده اند. همچنین گونه هایی که خویشاوند بسیار نزدیک گونه بومی باشند ممکن است با آن دورگه بدهند و اثرات نامطلوب دورگه گیری به کاهش جمعیت و انقراض گونه بومی منجر شود. برای مثال در کالیفرنیا گیاه اسپارتینا آلترنیفلورا از طریق دورگه گیری اسپارتینا فولیوسا[ ۳] را در خطر انقراض قرار داده است.
wiki: گونه مهاجم