گریز

/goriz/

مترادف گریز: انهزام، عقب نشینی، فرار، هزیمت، اجتناب، پرهیز، رم، طفره

معنی انگلیسی:
flight, escape, elopement, evasion, elusion, deviation, metabasis, breakout, desertion, dodge, double, excursive, getaway, runaway, scamper, shelter, [fig.] evasion, lam, retreat

لغت نامه دهخدا

گریز. [ گ ُ ] ( اِمص ) گریختن. فرار کردن :
گر کند هیچگاه قصد گریز
خیز ناگه به گوشش اندر میز.
خسروی.
ابا ویژگان ماند وامق بجنگ
نه روی گریز و نه جای درنگ.
عنصری.
گرفتن ره دشمن اندر گریز
مفرمای و خون زبونان مریز.
اسدی.
چو ثابت نباشد به جنگ و ستیز
از آن به نباشد که گیری گریز.
اسدی.
چون مرد جنگ را نبود آلت
حیلت گریز باشد ناچاره.
ناصرخسرو.
زین جهان چونکه او مظفر گشت
کرد خیره سوی گریز آهنگ.
ناصرخسرو.
لکن صورت [ صورت مقابل ماده ] کاری است بجهد و کوشش و مایه ها به طبع از یکدیگر گشادن و گریز می جویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
شاه اگر خواندت گریز مجوی
ور براند ره ستیز مپوی.
سنایی.
ز پادشاه دو دبیر است شر و خیرنویس
که یک نفس نبود ز آن و این گریز مرا.
سوزنی.
وقت ضرورت چو نماند گریز
دست بگیرد سر شمشیر تیز.
سعدی.
چو جنگ آوری با کسی در ستیز
که از وی گزیرت بود یا گریز.
سعدی.
یکی گفت بیچاره وقت گریز
نهاده ست خنب و برفته است تیز.
نزاری قهستانی ( دستورنامه چ روسیه ص 74 ).
|| رهایی :
گریز نیست کسی را ز حادثات قضا
خلاص نیست منی را ز نایبات قدر.
قاآنی.
|| آنچه در قصاید از ابیات حالیه یا بهاریه و غیره بدون آوردن حرف فاصل یکبارگی به مدح ممدوح انتقال نمایند. ( غیاث ). تخلص. رجوع به تخلص شود.

گریز. [ گ ُ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش کوهپایه شهرستان اصفهان ، واقع در 31هزارگزی شمال خاور کوهپایه و 27هزارگزی شمال شوسه اصفهان به یزد. هوای آن معتدل ، دارای 99 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت وراه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).

گریز. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان تکاب بخش ریوش شهرستان کاشمر، واقع در 18هزارگزی شمال باختری ریوش ، سر راه مالرو عمومی ریوش به بردسکن. هوای آن معتدل و دارای 755 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه تأمین میشود.محصول آن غلات و میوه جات و ابریشم. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

فرار، گریختن ازبرابرکسی یاچیزی، گریغ هم گفته شدهگریززدن:هنگام سخن گفتن یانوشتن ازمطلبی بمطلب دیگرپرداختن
( اسم ) ۱ - فرار دور شدن بسرعت : ابا ویژگان ماند وامق بجنگ نه روی گریز و نه جای درنگ . ( عنصری ) ۲ - رهایی خلاص : گریز نیست کسی را زحادثات قضا خلاص نیست منی را زن نایبات قدر . ( قا آنی ) ۳ - ( شعر ) انتقال شاعر در قصیده از تغزل و تشبیب و وصف یکباره بمدح ممدوح تخلص یا گریز بصحرای کربلا زدن . در اثنای سخت بمقصود خود گریز زدن .

فرهنگ معین

(گُ ) (اِ. ) گریختن ، فرار کردن ، رهایی .

فرهنگ عمید

۱. = گریختن
۲. (اسم مصدر ) فرار، گریختن از برابر کسی یا چیزی.
* گریز زدن: (مصدر لازم ) [عامیانه، مجاز] هنگام سخن گفتن یا نوشتن از مطلبی به مطلب دیگر پرداختن.

فرهنگستان زبان و ادب

{escape note, échappée (fr. )} [موسیقی] نُتی غیراصلی که با یکی از نُت های اصلی پیش یا پس از خود فاصلۀ پیوسته و با دیگری فاصلۀ گسسته دارد
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید گریز

گویش مازنی

/geriz/ ناله - شکایت

واژه نامه بختیاریکا

تیچ

دانشنامه عمومی

گریز (آلبوم کریس دی برگ). گریز ( به انگلیسی: Getaway ) ششمین آلبوم کریس دی برگ است که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد. این آلبوم با آهنگ پولی به قایقران نده شروع شده که توانست در ایالات متحده آمریکا به یکی از آهنگ های پرطرفدار بدل شود.
• پولی به قایقران نده.
• زندگی در جزیره.
• گریه و خنده.
• روی تو حساب می کنم.
• گریز.
• کشتی به ساحل.
• تمام عشقی که در درون دارم.
• خط مرزی.
• جایی که آب های آرام جریان می یابند.
• انقلاب.
• آتشی بیافروز.
• آزادی.
• کریس دی برگ ( گیتار، پیانو، انتخاب خواننده ) .
• روپرت هاین ( سینت سایزر، سازهای ضربی، تنظیمات ارکستری، انتخاب خواننده ) .
• گیبلین جان ( باس ) .
• نگوس استیو ( درام ) .
• فیل پالمر ( الکتریک و گیتار آکوستیک ) .
• کادیک دیوید ( پیانو ) .
• تیم واینوین ( گیتار الکتریک و آکوستیک ) .
• آنتونی دیستلثویت ( ساکسوفونز ) .
• استیون دبلیو تایلر ( وودوایندز، ساکسوفونز و مهندسی )
• نایجل وارن گرین ( ویلنسل ) .
عکس گریز (آلبوم کریس دی برگ)

گریز (فیلم ۱۹۴۱). «گریز» ( انگلیسی: The Getaway ) فیلمی در ژانر جنایی و درام است به کارگردانی ادوارد بازل که در سال ۱۹۴۱ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به رابرت استرلینگ اشاره کرد.
• رابرت استرلینگ
دانا رید
هنری اونیل
دن دیلی
گرانت ویثرز
جو یول
• فرانک هاگنی
عکس گریز (فیلم ۱۹۴۱)

گریز (فیلم ۱۹۷۵). گریز ( به انگلیسی: Breakout ) یک فیلم سینمایی آمریکایی در ژانر اکشن محصول سال ۱۹۷۵ میلادی از کمپانی کلمبیا پیکچرز با بازی چارلز برانسون، جیل ایرلند، رابرت دووال، جان هیوستون، شری نورث و رندی کواید است. [ ۲]
«جی وگنر» توسط مافیا فریب خورده و به زندانی در مکزیک فرستاده می شود. همسرش «آن» تلاش می کند او را آزاد کند. او برای کمک به خلبانی به نام «نیک کولتون» روی می آورد…[ ۳] [ ۴]
چارلز برانسون نقش نیک کلتون
رابرت دووال نقش جی واگنر
جیل ایرلند به عنوان آن واگنر
جان هیوستون نقش هریس واگنر
• رندی کواید به عنوان هاوک هاوکینز
• شری نورث به عنوان میرون
آلخاندرو ری به عنوان سانچز
امیلیو فرناندز
پال مانتی به عنوان کابل
• آلن وینت به عنوان هارو
روی جنسن نقش کلانتر اسپنسر[ ۵]
عکس گریز (فیلم ۱۹۷۵)

گریز (فیلم ۱۹۹۴). گریز ( انگلیسی: The Getaway ) فیلمی در ژانر جنایی، اکشن و مهیج به کارگردانی راجر دونالدسون است که در سال ۱۹۹۴ منتشر شد.
این فیلم بازسازی فیلم گریز محصول سال ۱۹۷۲ است.
الک بالدوین
کیم بسینگر
مایکل مدسن
جیمز وودز
جنیفر تیلی
ریچارد فارنزورث
دیوید مورس
فیلیپ سیمور هافمن
رویس دی اپلگیت
• جیمز استیونس
عکس گریز (فیلم ۱۹۹۴)

گریز (فیلم ۲۰۱۳). گریز ( به انگلیسی: getaway ) یک فیلم اکشن دلهره آور آمریکایی محصول سال ۲۰۱۳ به کارگردانی کورتنی سولومون و نویسندگی کرگ ماکسول پارکر و شان فاینگان است. ایثن هاک، سلنا گومز و جان ویت بازیگران اصلی فیلم هستند. [ ۲] گریز توسط برادران وارنر توزیع شد.
داستان اصلی فیلم درباره راننده مسابقه معروفی است که سال ها پیش دست از مسابقه دادن برداشته است، اما در یک شب تماس های پی درپی و مشکوک ذهنش را درگیر می کند و او را مجبور به رانندگی در محل ها و حالت های خطرناک می کند. در همین حال دختری به قصد دزدیدن ماشین وی وارد ماشین می شود.
عکس گریز (فیلم ۲۰۱۳)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

هرب

مترادف ها

escape (اسم)
رهایی، گریز، فرار، فر

scuttle (اسم)
گریز، روزنه، دریچه، کج بیل، عقب نشینی، سطل ذغال، جا ذغالی، گام تند

allusion (اسم)
اشاره، کنایه، گریز

getaway (اسم)
گریز، اغاز، دور شو، فرار، گمشو

evasion (اسم)
بهانه، گریز، طفره، طفره روی، حیله، تجاهل، گریز زنی

flight (اسم)
گریز، پرواز، سلسله، مهاجرت، عزیمت، یک رشته پلکان

digression (اسم)
انحراف، گریز

jink (اسم)
گریز، طفره، شوخی، لطفه

elusion (اسم)
گریز، اجتناب، طفره، طفره روی، اغفال

subterfuge (اسم)
بهانه، گریز، طفره، طفره روی، اختفاء، عذر، طفره زنی

gink (اسم)
آدم، گریز، وجود، یارو، مرد، شخص، ذات، هیکل، کس

guy (اسم)
گریز، یارو، فرار، مرد، شخص

scamper (اسم)
گریز، چهار نعل، فرار با شتاب

escapement (اسم)
رهایی، گریز، فرار، مخرج، چرخ دنگ

desertion (اسم)
گریز، فرار، ترک خدمت، بی وفایی

loup (اسم)
گریز، ذره بین کوچک

truancy (اسم)
گریز، طفره زنی، پرسه زنی، وقت گذرانی

sidestep (اسم)
گریز

فارسی به عربی

استطراد , تلمیح , تهرب , رجل , طیران , مهرب , هروب

پیشنهاد کاربران

هرب
ترس
فرار . . . .
فرارفت
فرارفتن. [ف َ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) گریختن. دور شدن :
وقتی افتاد فتنه ای در شام
هر یک از گوشه ای فرارفتند.
سعدی.
روی به گریز نهادن: فرار کردن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۶۰ ) .
آب دهان که فرو می ریزد
در گویش فارسی جیرفت
انهزام، عقب نشینی، فرار، هزیمت، اجتناب، پرهیز، رم، طفره، هرب

بپرس