گرهارت بولت ( آلمانی: Gerhard Boldt؛ تلفظ آلمانی: ؛ ۲۴ ژانویهٔ ۱۹۱۸ – ۷ مهٔ ۱۹۸۱ ) یکی از افسران نیروی زمینی آلمان بود که خاطرات شغلی و تجربیات خود را در خلال جنگ جهانی دوم به رشتهٔ تحریر درآورد.
بولت در ۴ اوت ۱۹۴۳ به دلیل شجاعتِ بسیار، نشان صلیب شوالیه صلیب آهنین را دریافت کرد. او یک ستوان ارشد ( Oberleutnant ) در لشکر پنجاه و هشتم پیاده نظام در جبهه شرقی و مدتی نیز افسر سواره نظام بود.
بولت در ماه های آخر جنگ جهانی دوم، به ادارهٔ اطلاعات نظامی راینهارت گیلن منتقل شد. او در فورربونکر آدولف هیتلر مستقر بود که در زیر ساختمان صدارت عظمای رایش در برلین قرار داشت. او به مافوقش ژنرال هانس کربس گزارش می داد و یک جلسه توجیهی روزانه با هیتلر، نظامیان بلندپایه و نزدیک ترین همکارانش - به ویژه مارتین بورمان، هرمان گورینگ و یوزف گوبلس داشت. بولت فرصتی منحصر به فرد داشت تا اعضای برجسته و سلسله مراتب آنان را در طول نبرد برلین از نزدیک مشاهده کند. پس از جنگ، وی دربارهٔ تجربیات خود در آخرین برلین تحت کنترل نازی ها نوشت. توصیف بولت از جو حاکم، ابتدا در دفتر نیمه ویرانِ صدارت عظمای رایش و سپس در محیط فورربونکر، تصور وحشتناکی از ویرانی و فروپاشی کل سیستم نازی را نقل می کند.
در ۲۹ آوریل ۱۹۴۵، ارتباطات صدارت عظمای رایش قطع شد، نیروهای شوروی در حال نزدیک شدن بودند و بسیاری به خودکشی هیتلر را پیش بینی می کردند و کنجکاو بودند که در آینده چه پیش خواهد آمد. [ ۱] دوست بولد، برنت فون فرایتاگ - لورینگهوفن، اجازه خروج آنها را از دفتر صدارت رایش گرفته بود. آن شب، بولد به همراه فون فرایتاگ - لورینگهوفن و دستیار ویلهلم بورگدورف، سرهنگ دوم رودلف وایس، فورربونکر را ترک کردند. [ ۲] این افراد وظیفه داشتند خود را به ارتش دوازدهم ( ورماخت ) ژنرال والتر ونک برسانند و برای دفاع از برلین درخواست کمک کنند. [ ۳] وایس از دو همراه خود جدا و کمی بعد اسیر شد. او پنج سال اسارت را در اردوگاه اسرای جنگی شوروی در لهستان تحمل کرد. شب هنگام که بولت و برنت فون فرایتاگ - لورینگهوفن در گودالی در یک جنگل پنهان شده بودند، بولت سعی کرد با مصرف بیش از حد مرفین خودکشی کرد. فون لورینگهوفن او را وادار کرد که مرفین را قی کرده و بالا بیاورد و بدین ترتیب جانش را نجات داد. [ ۴] در ۱۲ مه، پس از چندین رویارویی نزدیک با سربازان شوروی، این دو دوست از هم جدا شدند. بولد به سمت شمال و لوبک رفت و فون لورینگهوفن به سمت لایپزیگ رفت تا به همسر و پسرش بپیوندد. بولد موفق شد خود را به خانواده اش در لوبک برساند. در آنجا بود که وی توسط سربازان انگلیسی دستگیر و به بازداشتگاه اسرای جنگی فرستاده شد. [ ۵]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبولت در ۴ اوت ۱۹۴۳ به دلیل شجاعتِ بسیار، نشان صلیب شوالیه صلیب آهنین را دریافت کرد. او یک ستوان ارشد ( Oberleutnant ) در لشکر پنجاه و هشتم پیاده نظام در جبهه شرقی و مدتی نیز افسر سواره نظام بود.
بولت در ماه های آخر جنگ جهانی دوم، به ادارهٔ اطلاعات نظامی راینهارت گیلن منتقل شد. او در فورربونکر آدولف هیتلر مستقر بود که در زیر ساختمان صدارت عظمای رایش در برلین قرار داشت. او به مافوقش ژنرال هانس کربس گزارش می داد و یک جلسه توجیهی روزانه با هیتلر، نظامیان بلندپایه و نزدیک ترین همکارانش - به ویژه مارتین بورمان، هرمان گورینگ و یوزف گوبلس داشت. بولت فرصتی منحصر به فرد داشت تا اعضای برجسته و سلسله مراتب آنان را در طول نبرد برلین از نزدیک مشاهده کند. پس از جنگ، وی دربارهٔ تجربیات خود در آخرین برلین تحت کنترل نازی ها نوشت. توصیف بولت از جو حاکم، ابتدا در دفتر نیمه ویرانِ صدارت عظمای رایش و سپس در محیط فورربونکر، تصور وحشتناکی از ویرانی و فروپاشی کل سیستم نازی را نقل می کند.
در ۲۹ آوریل ۱۹۴۵، ارتباطات صدارت عظمای رایش قطع شد، نیروهای شوروی در حال نزدیک شدن بودند و بسیاری به خودکشی هیتلر را پیش بینی می کردند و کنجکاو بودند که در آینده چه پیش خواهد آمد. [ ۱] دوست بولد، برنت فون فرایتاگ - لورینگهوفن، اجازه خروج آنها را از دفتر صدارت رایش گرفته بود. آن شب، بولد به همراه فون فرایتاگ - لورینگهوفن و دستیار ویلهلم بورگدورف، سرهنگ دوم رودلف وایس، فورربونکر را ترک کردند. [ ۲] این افراد وظیفه داشتند خود را به ارتش دوازدهم ( ورماخت ) ژنرال والتر ونک برسانند و برای دفاع از برلین درخواست کمک کنند. [ ۳] وایس از دو همراه خود جدا و کمی بعد اسیر شد. او پنج سال اسارت را در اردوگاه اسرای جنگی شوروی در لهستان تحمل کرد. شب هنگام که بولت و برنت فون فرایتاگ - لورینگهوفن در گودالی در یک جنگل پنهان شده بودند، بولت سعی کرد با مصرف بیش از حد مرفین خودکشی کرد. فون لورینگهوفن او را وادار کرد که مرفین را قی کرده و بالا بیاورد و بدین ترتیب جانش را نجات داد. [ ۴] در ۱۲ مه، پس از چندین رویارویی نزدیک با سربازان شوروی، این دو دوست از هم جدا شدند. بولد به سمت شمال و لوبک رفت و فون لورینگهوفن به سمت لایپزیگ رفت تا به همسر و پسرش بپیوندد. بولد موفق شد خود را به خانواده اش در لوبک برساند. در آنجا بود که وی توسط سربازان انگلیسی دستگیر و به بازداشتگاه اسرای جنگی فرستاده شد. [ ۵]
wiki: گرهارت بولت