گرمه

لغت نامه دهخدا

گرمه. [ گ َ م َ / م ِ ] ( اِ ) هر میوه پیش رس را گویند عموماً و خربزه پیش رس را خصوصاً. ( برهان ).خربزه پیش رس و کم حلاوت که آن را گرمک گویند و به عربی ملیون خوانند. ( آنندراج ). رجوع بگرمک شود. || باقلای در آب ریخته. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ).

گرمه. [ گ َ م ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ماهیدشت پائین بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه نزدیک به حاجی آباد علیا. دارای 70 تن سکنه است. در آمار جزء حاجی آباد علیا منظور شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

گرمه. [ گ َ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جاجم بخش اسفراین شهرستان بجنورد، واقع در 102 هزارگزی باختر اسفراین سر راه شوسه عمومی میان آباد به جاجرم. هوای آن معتدل ، دارای 3638 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

گرمه. [ گ َ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد، واقع در20 هزارگزی جنوب خاوری اسفراین. هوای آن گرم و دارای 129 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات ، بنشن ، پنبه ، تریاک ، زیره و میوه جات و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی. راه آن مالرو است. دبستان دارد. در تابستان به کوه ساری و کوه سیاه خانه میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

گرمه. [ گ َ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جندق بیابانک بخش خور بیابانک شهرستان قائین ، واقع در 27 هزارگزی جنوب خور متصل براه خور به نارک. هوای آن گرم و دارای 164 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی و راه آن ماشین رو است. دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

گرمه. [ گ َ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 18 هزارگزی جنوب باختری فریمان. هوای آن معتدل دارای 235تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات بنشن و تریاک و میوه جات و شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

گرمه. [ گ َ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کامفیروز بخش اردکان شهرستان شیراز، واقع در 75000گزی شمال اردکان و 22000گزی راه فرعی پل خان به خانی من. هوای آن معتدل و دارای 99 تن سکنه است. محصول آنجا غلات ، برنج و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. مردم آن در دو محل گرمه بالا و پائین سکونت دارند. جمعیت بالائی 201 تن است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از توابع جاجرم بخش اسفراین شهرستان بجنورد ( خراسان ) واقع در ۱٠۲ کیلومتری باختری اسفراین . دامنه و معتدل دارای ۵٠۴۷ تن سکنه محصول غله.

گویش مازنی

/garme/ خربزه ی ترکمنی - خربزه ی زودرس یا هر میوه ی زودرس

دانشنامه عمومی

گرمه، شهری در استان خراسان شمالی است. این شهر در ۱۵۵ کیلومتری شهر بجنورد و ۱۷۵ کیلومتری شاهرود و ۸ کیلومتری جاجرم قرار گرفته است.
گرمه تا سال ۱۳۸۷ یکی از شهرهای شهرستان جاجرم بود که در مهر ماه ۸۷ به طور مستقل مرکز شهرستان تازه تأسیس گرمه گردید. [ ۳]
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۱۰٬۹۳۳ نفر ( ۳٬۴۳۱ خانوار ) بوده است. [ ۴]
قلعه جلال الدین گرمه
• قلعه جلال الدین گرمه
• باغ مزار
• نظر گاه
• پارک شقایق گرمه
• سفید آلو و منطقه قوزلوق
• حسینیه نظرگاه علی
• تک درخت ارچه
• کوه ایور
• قلعه درق
• امامزاده ایور
• مسجد جامع ایور
• سد کفترک درق
• منطقه دهانه دلبر گرمه
مرغزار
• غار کفترک
عکس گرمهعکس گرمه

گرمه (مرودشت). گرمه ( مرودشت ) ، روستایی از توابع بخش کامفیروز شهرستان مرودشت در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان کامفیروز شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۸۲ نفر ( ۱۵۳خانوار ) بوده است.
عکس گرمه (مرودشت)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

سگرمه واژه ایرانی باستان است به معنی:1 خط
2 - چین و شکن ممتد، 3 - ، راه .
واژه سگرمه= سه گرمه از این واژه شکل گرفته است سه خط پیشانی را سگرمه گویند
چزوی

بپرس